"راه خیانت "
"راه خیانت "
پارت۴۶
که صدای وایسادنه قلبشو شنیدم برگشتم سمتش
ا/ت....ا/ت.... نهههه(گریه داد)
دکترا سریع اومدن
پرستار:اقا خواهش میکنم برید بیرون بزارید ما کارمونو انجام بدیم
بزور منو بردن بیرون همینجوری گریه میکردم
دکتر:دستگای شوک رو اماده کنید
پرستار:امادست قربان
دکتر:شوک
همینجوری داشتن به ا/ت شک وارد میکردن
ویومولی
دیگه نتونستم تحمل کنم میخواستم برم تو جانگ جلومو گرفت
جانگ:کجا مولی
مولی:میرم پیشه دخترم(باگریه)
رفتم سمته در جانگ میخواست جلومو بگیره که دستشو پس زدم درو باز کردم رفتم تو
جانگ:مولی لطفا...
دکتر:زمانه مرگه بیمارو ثبت کنید
...
پارت۴۶
که صدای وایسادنه قلبشو شنیدم برگشتم سمتش
ا/ت....ا/ت.... نهههه(گریه داد)
دکترا سریع اومدن
پرستار:اقا خواهش میکنم برید بیرون بزارید ما کارمونو انجام بدیم
بزور منو بردن بیرون همینجوری گریه میکردم
دکتر:دستگای شوک رو اماده کنید
پرستار:امادست قربان
دکتر:شوک
همینجوری داشتن به ا/ت شک وارد میکردن
ویومولی
دیگه نتونستم تحمل کنم میخواستم برم تو جانگ جلومو گرفت
جانگ:کجا مولی
مولی:میرم پیشه دخترم(باگریه)
رفتم سمته در جانگ میخواست جلومو بگیره که دستشو پس زدم درو باز کردم رفتم تو
جانگ:مولی لطفا...
دکتر:زمانه مرگه بیمارو ثبت کنید
...
۱۰.۹k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲