ادامه ی پارت دو
ادامه ی پارت دو
ویو ته.
دیدیم کسی تو کلاس نیست و به خودم گفتم وقتشه حال دختره رو بگیرم
از میزم بلند شدم و دیدیمش که خوابیده
خدا چرا این چقدر کیوت...... نه نه نه اصلا حرفش رو هم نزن اون روی تو رنگ پاشیده
موهاشو گرفتم و بلندش کردم و صورتشو زدم رو مسزش
و میخواستم یه بلایی سرش بیارم که یکی از بچه های کلاسمون اومد و گفت زنگ ناحاره
من نتونستم کاری باهاش بکنم
خیلی بد شد
ته. هی ... پاشو باید بری ناهار
اینو فتم و از کلاس اومدم بیرون
دلم براش میسوخت ولی حقشه و باید تاوان کاری که کرده رو بده
ویو ات
اه لعنتی چش شده
من کاری نکردم
مجبور شدم برم ناهار بخورم
رفتم نشستم و غذا مو گرفتم
ولی دهن به غذا نزدم و با غذام بازی میکردم
چشم به تهیونگ افتاد که داشت با اصبانیت غذا شو میخورد
هوففف خ ا نگم چی کارت کنه تهیونگ
من کاری نکردم با چه زبونی بهش بگم من نبودم
خلاصه همه گی رفتیم تو کلاس و من کنار دیوار وایساده بودم و تو فکر بودم که یکی منو حل داد فکر کردم تهیونگه ولی نه تهیونگ نیست
چند تا پسر بودن که منو انداختم زمین ..از روی زمین پا شدم
ات. چی کارم دارین؟!
پسره. هه این کوچولو میگه چی کارم دارین
*خندیدن*
پسره یقه ات رو گرفت و گفت
ببین به تهیونگ نگفتی ما بودین ها
ات. چ..چی؟
پسره. ببین اگه بفهمه کاری میکنم که پشیمون شی هاا
ات . اگه خودت شجاع بودی خوردت آیت کارو میکردی نمیداختی گردن من
همینو که گفتم توف کردم تو صورت پسره
پسره یه سیلی محکم به ات زد
پسره . چندش عوضی
پسره چند تا مشت محکم به ات زد و داشت ادامه میداد که.....
خب اینم از پارت ۲
شرط پارت ۳ تا ۱۰ لایکه
دوستون دارم:)
ویو ته.
دیدیم کسی تو کلاس نیست و به خودم گفتم وقتشه حال دختره رو بگیرم
از میزم بلند شدم و دیدیمش که خوابیده
خدا چرا این چقدر کیوت...... نه نه نه اصلا حرفش رو هم نزن اون روی تو رنگ پاشیده
موهاشو گرفتم و بلندش کردم و صورتشو زدم رو مسزش
و میخواستم یه بلایی سرش بیارم که یکی از بچه های کلاسمون اومد و گفت زنگ ناحاره
من نتونستم کاری باهاش بکنم
خیلی بد شد
ته. هی ... پاشو باید بری ناهار
اینو فتم و از کلاس اومدم بیرون
دلم براش میسوخت ولی حقشه و باید تاوان کاری که کرده رو بده
ویو ات
اه لعنتی چش شده
من کاری نکردم
مجبور شدم برم ناهار بخورم
رفتم نشستم و غذا مو گرفتم
ولی دهن به غذا نزدم و با غذام بازی میکردم
چشم به تهیونگ افتاد که داشت با اصبانیت غذا شو میخورد
هوففف خ ا نگم چی کارت کنه تهیونگ
من کاری نکردم با چه زبونی بهش بگم من نبودم
خلاصه همه گی رفتیم تو کلاس و من کنار دیوار وایساده بودم و تو فکر بودم که یکی منو حل داد فکر کردم تهیونگه ولی نه تهیونگ نیست
چند تا پسر بودن که منو انداختم زمین ..از روی زمین پا شدم
ات. چی کارم دارین؟!
پسره. هه این کوچولو میگه چی کارم دارین
*خندیدن*
پسره یقه ات رو گرفت و گفت
ببین به تهیونگ نگفتی ما بودین ها
ات. چ..چی؟
پسره. ببین اگه بفهمه کاری میکنم که پشیمون شی هاا
ات . اگه خودت شجاع بودی خوردت آیت کارو میکردی نمیداختی گردن من
همینو که گفتم توف کردم تو صورت پسره
پسره یه سیلی محکم به ات زد
پسره . چندش عوضی
پسره چند تا مشت محکم به ات زد و داشت ادامه میداد که.....
خب اینم از پارت ۲
شرط پارت ۳ تا ۱۰ لایکه
دوستون دارم:)
۳.۵k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.