وقتی تو نیستی کودکی من بزرگ می شود و یادم می رود
وقتی تو نیستی کودکیِ من بزرگ می شود و یادم می رود
کودکی هایم را پیدا کرده ام.
من از اقلیم تنهایی ام از اقلیم وقتی تو نیستی ها.
وقتی تو نیستی شب از آوار سکوت فشرده می شود و آنگاه بیدِ
بیداری ام در نوازش نسیم به خوابی می پیوندد که تو سال هاست در آن کلبه ای کوچک داری.
سال هاست نخوابیده ام در خواب های تو خواب هایی بی تعبیر.
وقتی تو نیستی امروز نمی شود فردا ...
فردا دیروزِ مروره خاطراتی شیرین است و زمان تنها در خطوط مشخص خود تکرار بی پایان خود را به تکرار می کشد.
وقتی تو نیستی سیگار می کشم جوانیِ پوچ را بر لبان چروکیدۀ تنهایی...
کودکی هایم را پیدا کرده ام.
من از اقلیم تنهایی ام از اقلیم وقتی تو نیستی ها.
وقتی تو نیستی شب از آوار سکوت فشرده می شود و آنگاه بیدِ
بیداری ام در نوازش نسیم به خوابی می پیوندد که تو سال هاست در آن کلبه ای کوچک داری.
سال هاست نخوابیده ام در خواب های تو خواب هایی بی تعبیر.
وقتی تو نیستی امروز نمی شود فردا ...
فردا دیروزِ مروره خاطراتی شیرین است و زمان تنها در خطوط مشخص خود تکرار بی پایان خود را به تکرار می کشد.
وقتی تو نیستی سیگار می کشم جوانیِ پوچ را بر لبان چروکیدۀ تنهایی...
- ۱۶.۳k
- ۱۸ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط