موج عشق تو اگر شعله به دلها بکشد

موجِ عشق تو اگر شعله به دلها بکشد

رود را از جگر کوه ... به دریا بکشد

گیسوان تو شبیه‌است به شب ... اما نه

شب ... که اینقدر نباید به درازا بکشد

خودشناسی قدم اول عاشق شدن است

وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد

عقل یکدل شده با عشق ... فقط می‌ترسم

هم به حاشا بکشد ... هم به تماشا بکشد

زخمی کینه‌ی من ! این تو و این سینه‌ی من

من خودم خواسته‌ام کار به اینجا بکشد

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگریست

وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد ... 
.
.
فاضل نظری
.
.
.
دیدگاه ها (۸)

تو همانی که دلم لک زده لبخندش رااو که هرگز نتوان یافت همانند...

درخیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از خ...

کاش این عشق سرانجام به سامان برسددرد مهجوری ما نیز به پایان ...

هر سیصد و شصت و پنج روزت غم بودای سالِ گذشته با دلم بد کردی_...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط