دیدی بعضی وقتا یکی رو تو ذهنت اون گوشه موشه ها قایم کردی

دیدی بعضی وقتا یکی رو تو ذهنت، اون گوشه موشه ها قایم کردی و حتی خودتم دیگه مطمئن نیستی کجا گذاشتیش!
از یه طرف دلت شور اینو می‌زنه که نکنه گُمش کنی، از یه طرفم می‌ترسی که نکنه یهو بری سراغش!
به روی خودت نمیاری که جاشو بلدی یا نه؛
ولی یه تلنگر،
مثل بوی عطر رُز فرانسویِ خانمی که تو تاکسی کنارت نشسته تورو می‌بره همون جایی که از رو شدنش میترسیدی؛
بویِ عطر
خیابونی که یه روز ازش رد شدین،
کافه ای که یه روز رفته بودین،
آهنگِ مشترک!
اینا خطرناکن، اینا تلنگرن، از اینا بترسین ...!
من از اینا میترسم ...

#رضا_کریم_پور
دیدگاه ها (۳)

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از منکه جز ملال نصیبی نمیبرید از م...

برنیامد از تمنای لبت کامم هنوزبر امید جام لعلت دردی آشامم هن...

پزشکان میگویند آدمی که به کما میرود با صحبت عزیزانش امکان ب...

خواهرم ، با ساده‌ترین مرد روی زمین که بهترین مرد زندگی‌ش بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط