چندپارتی جونگکوک

چندپارتی جونگ‌کوک

ادمین ویو
هیچ دیگه صبح شد
جونگ‌کوک و جونگ‌سان رفتن مدرسه

جونگ‌سان ویو

داشتم شیرکاکائو میخوردم یهو دیدم یه نفر یه پس گردنی محکم بهم زد
جونگ‌سان: هی یابو
جونگ‌کوک: هویی این یابو اسم داره اسمشم جونگ‌کوکه
جونگ‌سان: جئون جونگ‌کوک؟
جونگ‌کوک: آره چطور مگه؟
جونگ‌سان: اسکل پلشت گاو خر شرک منم جونگ سان
جونگ‌کوک: عررررر پشماممم
و همدیگرو بغل کردن

ادمین ویو
جونگ‌سان و جونگ‌کوک از بچگی با هم دوست بودن تا اینکه جونگ‌کوک اسباب کشی کرد و از اون محله رفت
جونگ‌کوک از همون بچگی ات رو دوست داشت جونگ‌سان هم همینطور ولی از حسش مطمئن نبود چون الان ( ۱۷ سالگی) اون رو فلیکس کراش داشت
( عجب خر تو خری شد ها ها ها)

جونگ‌کوک : اسکل دلم برات تنگ شده بود
جونگ‌سان: عرررر

بونگ‌سون و تهیونگ که همون دور و بر بودن
بونگ‌سون:اینا تا دیروز دعوا نمیکردن؟
تهیونگ: اوهوم
تهیونگ: کلا اسکلن بیا بریم
بونگ‌سون: بزاز اول صداشون کنم : جونگ‌سان و جونگ کوک بیاید بریم ناهارررر داد*
جونگ‌کوک و جونگ‌سان: اوکی الان میایم داد*

ادمین ویو
از وقتی که جونگ‌سان و جونگ‌کوک همو پیدا کردن
اصن بونگ‌سون و نهیونگ از دستشون آرامش ندارن

حیحی

________________
الان شاید فکر کنید که بونگ‌سون و تهیونگ رل هستن ولی نیستن ولی بونگ‌سون تهیونگ رو دوست داره
در مورد تهیونگ بعدا فکر میکنم
__________________________________________________
شرط: ۲۵ تا بشیم و لایک کنید الله وکیلی کامنت بزارید
#ویسگون #کیوت #کلیپ #آرمی #بی_تی_اس #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جونگ_کوک #سناریو #فیک #شیر_کاکائو #جی_هوپ #RM #یونگی_مری_می #شوگا #جین #V
#army #jk
دیدگاه ها (۰)

خب اصن حال نداشتم ۲۵ تایی شیم میزارم____________چند پارتی کو...

همِگی سلاممطمئنید قراره همینجوری ادامه پیدا کنه؟نه لایک‌ی نه...

پارت ۳ویو جونگ‌کوک دختر شجاع و خوبی بود ولی خیلی شبیه یکی بو...

پارت ۲تهیونگ تمام مدت کنار کوک بودتهیونگ: عجب جرئتی داری ها ...

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

رمان عشق و نفرت جنبه ندارید لطفاً نخونیدپارت۸ویو ات : ما رفت...

عشق غیرممکنp1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط