مرا روی شانه هایت

مرا روی شانه هایت
بزرگ کرده ای...
و من
دخترک ناز پرورده ی تو
چه میدانستم
هر غروب
بعد یک روز سخت کاری
کویر را در دستانت قایم میکنی
اگر نه
هیچگاه فتح ت
نمیکردم!
پدر...
دیدگاه ها (۱)

بوی باران ، بوی سبزه، بوی خاکشاخه‌‌های شسته ، باران خورده پا...

دیگه چیزی نمونده✋ که یه دور دیگه هم دور خورشید بزنیم🌞 یه س...

من و آجیای گلم😍 😜

پاس دارم آتش جاوید رایادگار فطرت جمشید راچند روزی مانده بودش...

"سرنوشت "p,20...زنی رو توی عمارت دیدم که بچه ی گوگولی و خجال...

تکپارتی اسمات درخواستی از جین

ܥ݆ܝ̇ߺܥ‌‌ܝ݆ߺߊ‌ܝ‌ࡅ߳ܨ² هفته بعد غروب یه روز خیلی آروم و عادی ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط