جایی همین حوالی

.
جایی همین حوالی
آنسوی رویاها
آرام ایستاده ام
و تو را تماشا میکنم
برایت شعرها مینویسم
و به یادت آرزوها میسازم
چشمهایت را میبوسم
لبهایت را نوازش میکنم
گیسویت را میبافم
و تو را روزی هزار بار
در آغوش میگیرم
نازنینم
تو خبر نداری اما من
مدتهاست که با خیالت
روزهایم را میگذرانم

#عاشقانه#عاشقانه_ها
#دلنوشته#دلنوشته_ها
دیدگاه ها (۱)

باید آنقــــدردر آغوشــــت بگیرمکه اگر روزی دور بودیم از همع...

بیا با هم روی این جمعه را کم کنیمبیا برویم جاییبه دور از غم ...

بی وفا،من در هوایت،بی هـوا بـغضم گـرفتبی صدا سوزِ صدایت،بی ه...

ای عشق! روزگار در این فصل انجماد تنها مرا به نام تو می‌آورد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط