⚔ ⚔ غزوه تبوک
⚔ ⚔ #غزوه_تبوک
❇ ️ عـلــی (ع) جـانـشـیـن پـیـامـبـر در مـدیـنـه
* رسول خدا (ص) علی (ع) را در این سفر همراه خود نبرد
برای نخستین بار بود که پیغمبر خدا (ص) به #علی_بن_ابیطالب دستور داد در مدینه بماند و سرپرستی خانواده و خویشان او را به عهده بگیرد .
با اینکه در همه نبردها و سفرهای قبلی علی (ع) ملازم رکاب و پرچمدار آن حضرت در جنگها بود .
و چون این مطلب تازگی داشت بهانه ای به دست منافقان افتاد تا به یاوه سرایی بپردازند و هر کس پیش خود نوعی تفسیر و تأویل کند و نسبت بهانه جویی به پیغمبـر و یا علـی بن ابیطالب (ع) بدهند.
🎋 🎋 🎋
برخی که با عنوان منافـقان از آنان یاد میشود قصد آشوب داشتند، ولی وجود علـی (ع) را مانع اجرای نقشههای خود میدیدند،
به همین دلیل شروع به جوسازی علیه ایشان نموده و شایع کردند که پیامبر از وجود علی در بین مجاهـدان ناخشنود بوده و به همین دلیل او را با خود نبرده است.
برخی تن پروران که خود از ترس گرما و سختـی ، جمع آوری محصـول را بهانه کرده و در مدینه مانده بودند گفتند:
علـی هم از ترس گرما و دوری راه و مشکلات آن بهانه جویی کرده و همراه پیغمبـر نرفته است.
و جمعی دیگر گفتند:
حضور علـی در این سفر بر پیغمبـر سنـگین و دشـوار بوده و از این رو پیغمبـر برای بردن او بهانه جویی کرده و به عنوان سرپرستی خانواده و خویشان او را در شهر گذارده است.
اما پاسخی را که #پیغمبر_خدا بعدا به #حضرت_علی(ع) داد و علت این کار را بیان فرمود به صورت رمز و کنایه پرده از روی اغراض پلید و نیتـهای فاسد و آلوده آنها برداشت و در همان سخنان،
مقـام حضـرت علــی بن ابـی طالـب (علیه السلام ) را تا سـر حد خـلیـفـه بلافصـل و جـانشیـن واقعـی خود بالا برد ،
و با این بیانی که همه مورخین اهل سنت و محدثین آنها ذکر کرده اند، جلوی همه یاوه سرائیها را نیز گرفت.
🌀 🌀 🌀
مورخین مزبور مانند ابن هشام و طبری و ابن اثیر و دیگران و اهل حدیث نیز مانند بخاری و ترمذی و نسایی و دیگران (5) با مختصر اختلاف و اجمال و تفصیل از راویان مختلف نقل کرده اند که :
وقتی این سخنان به گوش علـی بن ابیطالب (ع) رسید
اسلحه خود را برداشته و به دنبال پیغمبـر (ص) آمد و در«ثنیة الوداع» یا «جرف» به آن حضرت رسیده و سخن منافقان را به رسول خدا (ص) عرض کرد.
و در برخی از نقلها است که خود حضـرت علـی (ع) نیز به عنوان استفسار از این ماجرا عرض کرد:
«أتخلفنی مع الخوالف؟»
[ آیا مرا با ماندگان و متخلفان قرار دادی؟ ]
پاسخی را که پیغمبـر (ص) به علـی (ع) داد این بود که فرمود:
«ان المدینة لا تصلح الا بی او بک»
[ مدینـه جـز به وجـود مـن یا تـو اصـلاح نخواهد شد. ]
و جمله ای را که همگی نقل کرده اند این بود که فرمود:
❤ ️
« أما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی »؟
❤ ️
[ آیا خوشنـود نیستـی که مقـام و منزلـت تو نسـبت به من هماننـد مقـام و منزلـت هارون نسـبت به موسـی باشد؟
جـز آنکـه پس از من پیغمبـری نیست. ]
❤ ️ ❤ ️
و بدین ترتیب یک سند مسلم و قطعی را برای خـلافـت بلافصـل و جانشینـی علـی بن ابی طالـب (ع) پس از خود بیان فرمود.
و جز مقـام نـبـوت همه مقامـهای دیگری را که هارون پس از موسـی (ع) داشت
یعنی مقـام خـلافـت و وصـایـت و وزارت و بـرادری ،
همه را برای علـی (ع) پس از خود اثبات فرمود،
🌿 🌿
و ضمنا با بیان بالا یعنی جمله
«ان المدینة لا تصلح الا بی او بک»
فهماند که منافقان و دشمنان اسلام در کمین و فرصت هستند تا در این موقعیت حساس ،
یعنی پس از فتح مکه و سرکوبی تمام دشمنان و تسلیم قبایل دیگر،
در غیاب من ضربه خود را به مدینه بزنند و تنها کسی که می تواند غیبت مرا در مدینه جبران کند و جلوی این توطئه را بگیرد ،
و اساساََ وجود او در مدینـه مانع انجام نقشه و توطئه آنهاست تو هستی ،
و مدینه در این موقعیت جز به وجود من یا تو اصلاح پذیر نیست ،
و مصلحت نیست که من و تو هر دو از مدینـه خارج شـویم!
🌿 🌿
حضـرت علـی(ع) که این سخنان را شنید و هـدف پیغمبـر را از این دستور فهمید به مدینـه بازگشت و به کار خود مشغول شد.
💢 خـطـابـه پـیـغـمـبـر بـرای لـشـکـریـان
هنگامی که می خواست لشکر به سوی تبوک حرکت کند ،
پیغمبر اسلام خطبه زیر را که علی بن ابراهیم (ره) در تفسیر خود نقل کرده (6) ایراد فرمود:
«ایها الناس ان اصدق الحدیث کتاب الله،و اولی القول کلمة التقوی،و خیر الملل ملة ابراهیم،و خیر السنة سنن محمد،و اشرف الحدیث ذکر الله،و احسن القصص هذا القرآن،و خیر الامور عزائمها،و شر الامور
❇ ️ عـلــی (ع) جـانـشـیـن پـیـامـبـر در مـدیـنـه
* رسول خدا (ص) علی (ع) را در این سفر همراه خود نبرد
برای نخستین بار بود که پیغمبر خدا (ص) به #علی_بن_ابیطالب دستور داد در مدینه بماند و سرپرستی خانواده و خویشان او را به عهده بگیرد .
با اینکه در همه نبردها و سفرهای قبلی علی (ع) ملازم رکاب و پرچمدار آن حضرت در جنگها بود .
و چون این مطلب تازگی داشت بهانه ای به دست منافقان افتاد تا به یاوه سرایی بپردازند و هر کس پیش خود نوعی تفسیر و تأویل کند و نسبت بهانه جویی به پیغمبـر و یا علـی بن ابیطالب (ع) بدهند.
🎋 🎋 🎋
برخی که با عنوان منافـقان از آنان یاد میشود قصد آشوب داشتند، ولی وجود علـی (ع) را مانع اجرای نقشههای خود میدیدند،
به همین دلیل شروع به جوسازی علیه ایشان نموده و شایع کردند که پیامبر از وجود علی در بین مجاهـدان ناخشنود بوده و به همین دلیل او را با خود نبرده است.
برخی تن پروران که خود از ترس گرما و سختـی ، جمع آوری محصـول را بهانه کرده و در مدینه مانده بودند گفتند:
علـی هم از ترس گرما و دوری راه و مشکلات آن بهانه جویی کرده و همراه پیغمبـر نرفته است.
و جمعی دیگر گفتند:
حضور علـی در این سفر بر پیغمبـر سنـگین و دشـوار بوده و از این رو پیغمبـر برای بردن او بهانه جویی کرده و به عنوان سرپرستی خانواده و خویشان او را در شهر گذارده است.
اما پاسخی را که #پیغمبر_خدا بعدا به #حضرت_علی(ع) داد و علت این کار را بیان فرمود به صورت رمز و کنایه پرده از روی اغراض پلید و نیتـهای فاسد و آلوده آنها برداشت و در همان سخنان،
مقـام حضـرت علــی بن ابـی طالـب (علیه السلام ) را تا سـر حد خـلیـفـه بلافصـل و جـانشیـن واقعـی خود بالا برد ،
و با این بیانی که همه مورخین اهل سنت و محدثین آنها ذکر کرده اند، جلوی همه یاوه سرائیها را نیز گرفت.
🌀 🌀 🌀
مورخین مزبور مانند ابن هشام و طبری و ابن اثیر و دیگران و اهل حدیث نیز مانند بخاری و ترمذی و نسایی و دیگران (5) با مختصر اختلاف و اجمال و تفصیل از راویان مختلف نقل کرده اند که :
وقتی این سخنان به گوش علـی بن ابیطالب (ع) رسید
اسلحه خود را برداشته و به دنبال پیغمبـر (ص) آمد و در«ثنیة الوداع» یا «جرف» به آن حضرت رسیده و سخن منافقان را به رسول خدا (ص) عرض کرد.
و در برخی از نقلها است که خود حضـرت علـی (ع) نیز به عنوان استفسار از این ماجرا عرض کرد:
«أتخلفنی مع الخوالف؟»
[ آیا مرا با ماندگان و متخلفان قرار دادی؟ ]
پاسخی را که پیغمبـر (ص) به علـی (ع) داد این بود که فرمود:
«ان المدینة لا تصلح الا بی او بک»
[ مدینـه جـز به وجـود مـن یا تـو اصـلاح نخواهد شد. ]
و جمله ای را که همگی نقل کرده اند این بود که فرمود:
❤ ️
« أما ترضی ان تکون منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی »؟
❤ ️
[ آیا خوشنـود نیستـی که مقـام و منزلـت تو نسـبت به من هماننـد مقـام و منزلـت هارون نسـبت به موسـی باشد؟
جـز آنکـه پس از من پیغمبـری نیست. ]
❤ ️ ❤ ️
و بدین ترتیب یک سند مسلم و قطعی را برای خـلافـت بلافصـل و جانشینـی علـی بن ابی طالـب (ع) پس از خود بیان فرمود.
و جز مقـام نـبـوت همه مقامـهای دیگری را که هارون پس از موسـی (ع) داشت
یعنی مقـام خـلافـت و وصـایـت و وزارت و بـرادری ،
همه را برای علـی (ع) پس از خود اثبات فرمود،
🌿 🌿
و ضمنا با بیان بالا یعنی جمله
«ان المدینة لا تصلح الا بی او بک»
فهماند که منافقان و دشمنان اسلام در کمین و فرصت هستند تا در این موقعیت حساس ،
یعنی پس از فتح مکه و سرکوبی تمام دشمنان و تسلیم قبایل دیگر،
در غیاب من ضربه خود را به مدینه بزنند و تنها کسی که می تواند غیبت مرا در مدینه جبران کند و جلوی این توطئه را بگیرد ،
و اساساََ وجود او در مدینـه مانع انجام نقشه و توطئه آنهاست تو هستی ،
و مدینه در این موقعیت جز به وجود من یا تو اصلاح پذیر نیست ،
و مصلحت نیست که من و تو هر دو از مدینـه خارج شـویم!
🌿 🌿
حضـرت علـی(ع) که این سخنان را شنید و هـدف پیغمبـر را از این دستور فهمید به مدینـه بازگشت و به کار خود مشغول شد.
💢 خـطـابـه پـیـغـمـبـر بـرای لـشـکـریـان
هنگامی که می خواست لشکر به سوی تبوک حرکت کند ،
پیغمبر اسلام خطبه زیر را که علی بن ابراهیم (ره) در تفسیر خود نقل کرده (6) ایراد فرمود:
«ایها الناس ان اصدق الحدیث کتاب الله،و اولی القول کلمة التقوی،و خیر الملل ملة ابراهیم،و خیر السنة سنن محمد،و اشرف الحدیث ذکر الله،و احسن القصص هذا القرآن،و خیر الامور عزائمها،و شر الامور
۷.۵k
۲۴ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.