پارت سوم / نگهبان

پارت سوم / #نگهبان

_جانگ هو..سوک !!
چند ثانیه ای سکوت کلاس رو فراگرفت
_اوه بچه ها من متاسفم بابت اتفاقای تلخ پارسال ،، امسال مطمئن باشین همچین اتفاقایی نمیوفته
و از کلاس خارج شد.
بعضی بچه ها دونه دونه از کلاس همراه معلم خارج شدن و بعضی ها هم تو‌ کلاس مشغول بحث کردن راجب اتفاقات پارسال بودن
بعد از رفتن جونگ کوک مین یونگی دستاشو از لای موهاش در اورد و دوباره به سمت تهیونگ اومد‌ و کنارش نشست.
_یه قاتل نباید انقدر راحت بخنده ، خیلی راحتی نه؟
تهیونگ قلبش از ترس تند می‌کوبید
_من..قاتل نیستم
یونگی با عصبانیت از جاش بلند شد و روی میز کوبید
_ انقدر این جمله ی تخ//می رو تکرار نکن تو نیستی پس کیه؟ ها؟ جواب بده ؟ اون روز کی پیشش بود؟
همه ی نگاه ها روی تهیونگ بود
_می خوای چیکار کنم؟ می خوای منم بمیرم؟
_باید بمیری !! حقت اینه
*
جونگ کوک در حال انتخاب کردن شیرموز بود ،، این براش سخت ترین سوال توی جهان بود
صدای یکی از دانش اموزارو شنید
_مین یونگی و تهیونگ دارن دعوا میکنن !!
_ بازم سر هوسوک ؟‌ تکراری شده دیگه
_ یونگی چرا بیخیال نمیشه؟ اون بدبختو خیلی داره عذاب میده پارسال که یادته چه بلایی سرش اورد حتی دیگه درسشم خوب نیست
_اون قاتله بنظرم حقش بدتر از اینه
جونگ کوک سریع بدون اینکه شیرموز ها رو بزاره سر جاشون یا حساب کنه به سمت کلاس دوید.
*
#BTS #Army #Taehyung #v #Jungkook #Jimin #J_hope #Jhope #RM #Jin #Suga #Ho_seok
#بی_تی_اس #آرمی #تهیونگ #وی #کیم_تهیونگ #جونگ_کوک #کوک #کوکی #جئون_جونگ_کوک #رمان #جیمین #موچی #پارک_جیمین #یونگی #شوگا #گربه #پیشی #مین_یونگی #جیهوپ #جانگ_هوسوک #هوسوک #آر_ام #نامجون #کیم_نامجون #جین #کیم_سوک_جین #گی #مافیا #بلک_پینک #لیسا #جنی #رزی #جیسو