وقتی تو نیستی

وقتی تو نیستی ...
شادی کلام نامفهومی است
و "دوستت می دارم" رازی است
که در میان حنجره ام دق می کند

وقتی تو نیستی
من فکر می کنم تو
آن قدر مهربانی
که توپ های کوچک بازی،
گل های کاغذین گلدان ها،
تصویر های صامت دیوار،
و اجتماع شیشه ای فنجان ها،
حتی ...
از دوری تو رنج می برند ...

و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟؟

اینجا که ساعت و
آیینه و
هوا،
به تو معتادند ...
دیدگاه ها (۱)

در نقطه ای از زندگی ایسـتاده ام ...که دیگر مهم نیست ...چه کس...

جهان ,خالی تر از آن است !!!که جای خالی تو را حس نکنم ...و خی...

هــر وقـــت دلـــم گــرفـــت . لبخنـــــد میــزنـــــم . بــ...

همه چیز ،با تو شروع می شود ...اما هیچ چیز ،بدون تو ...تمام ن...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط