ایستاده ایم

‍ ایستاده ایم
پشتِ پنجره های
غبار گرفته از غرور
در انتظارِ شنیدنِ
" دوستت دارم ها "
و دیدنِ
" دلخوشی های کوچکِ زندگی " ..
چای گرم است و
زمستانی سرد
بیرون یا درونِ خانه ..؟
چند فنجان بنوشیم
که گرم شَویم
" اگر آغوشی نباشد " ...؟
.
#مونا_محمدی
دیدگاه ها (۱)

از چیزهای الکی دست برداریم...از الکی صبر کردن،از الکی وفادار...

نیمی از گلایه‌ها زمانی تمام می‌شودکه فقط به او بگویی: "حق با...

تمام لحظه های خوبمو با تو سر کردممنه دیوونه شدی دیوونهنذار ب...

پــارت ۵: خواهر و برادر رزمیکار «نور کمِ هال، سکوتی که حرف م...

در شهر شلوغ و سرد "بی‌رحمی"، مردی میانسال به نام "نوید" زندگ...

# پارت ۶ خواهر و برادر رزمیکار:صبحی که آرام نمی‌خواست بیدار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط