پارت چهار
پارت چهار
ا.ت، داشتم از ترس میمردم و فقط کمرشو مثه چی چسبیده بودم که بعد یه ساعت بالاخره رسیدیم
ا.ت، ممنونم
جیهوپ ، خواهش میکنم خونت اینجاس
ا.ت، اون اره
جیهوپ ، پس الان مامانت حتما نگرانته
ا.ت، خب نه من تنها زندگی میکنم
جیهوپ اوک و اینکه شمارتم بهم بده لازم میشه بعضی وقتا ببرمت
ا.ت، این آخرین بردت بود بیا و شما رو میده
ا.ت ویو
اخیش خونه جونم رفتم و رو تخت ولو شدم
فردا
ا.ت ویو
داشتم صبحونه میخوردم و خب امروز نمیرم پیست خستم
که گوشیم زنگ خورد
ا.ت،الو
ته، سلام ا.ت منم تهیونگ
ا.ت، آها تویی چطوری
ته ، خوبم مرسی خب ا.ت ما امشب یه جشن گرفتیم برای شرکتمون میگم میای
ا.ت، خب اره البته
ته ،مرسی خدافظ
ته،وایی یس قبول کرد خوبه همینه
ا.ت، خب برم یکم لباس بخرم رفتم بیرون و یه لباس خوشگل خریدم یه لباس مجلسی سیاه با اینکه یکم باز بود اما خب من دوسش داشتم و اینکه به موهامم میومد (دوستان موهای ا.ت رنگیه و رنگ کرده اما بلنده عکس لباس و موهاشو میزارم )
دیگه کامل خرید مرده بودم همچی و راه افتادم رسیدم خونه که دیگه ساعت چهار بود یه چی بیرون خورده بودم پس خوابیدم
ساعت شیش با زنگ مبایل بیدار شدم
ا.ت ، خدا من میخوام بخوابم ولی چه میشه کرد پاشدم یه دوش چند مینی گرفتم و لباسمو پوشیدم و آماده شدم و رسیدم به محل مهمونی خب طبق معمولم خب با موتور رفتم
چون هم موتورمو دوس دارم هم هنوزم بعد یه سال دارم قسط میدم و یه عالمه هم بابام پولشو داده خب خیلی گرونه موتورم پس با اون رفتم و رسیدم
یه عالمه ماشین های مدل بالا بود و خب
آدمای توی عمارت همه خیلی خفن بودن که تو اون جمع ته اومد کنارم
ته ا.ت، اومدی
ا.ت، اره
ته ، بیا بریم اونجا
ا.ت، اوک
رفتیم سر یه نیز که چند نفر بودن
ته ، خب بچه ها این دوستمه ا.ت
ا.ت، سلام
جین جیمین نامجون ،سلام
جیهوپ ویو
وات ته تو خیلی خری چرا اینو اینجا آوردی آخه میدونی چقدر خطر ناکع
جیهوپ ، به به خانوم موتور سوار
ا.ت، به به آقای بازنده
جیهوپ ، مادیگه مساوییم
ا.ت، خب هنوز نه من بازم برنده میشه
ته ، بسه بابا
بیا ا.ت بشین همین جا زیاد دور نشو
ا.ت، باشه
جیهوپ ، ته با من بیا
و رفتن بیرون
جیهوپ ، تو خری آخه چرا اوردیش
ته، نگران نباش خودم حواسم بهش هست
جیهوپ ، وایسا ببینم تو که بهش نگفتی ما
ته ، نه نگفتم مافیاییم
جیهوپ خوبه
جیهوپ ویو
خدا من دیوونه شدم نیم ساعته اومده همه به بدنش نگا میکنن اون اون لباس زیادی وازه
تهیونگ ، اوف لباس ا.ت زیاد نمی دونم ولی من آه خدااا
جیمین ، خب اسمتون چی بود خانوم
غ.ت، ا.ت هستم
جیمین ، ا.ت اسمت قشنگه
ا.ت، ممنون شما
جیمین ، جیمینم
ا.ت، خوش بختم
جین ، خب منم بگم دیگه منم جینم
نامجون، منم نامجونم بهم ارام هم میگم
ا.ت، خوشبختم ....
ا.ت، داشتم از ترس میمردم و فقط کمرشو مثه چی چسبیده بودم که بعد یه ساعت بالاخره رسیدیم
ا.ت، ممنونم
جیهوپ ، خواهش میکنم خونت اینجاس
ا.ت، اون اره
جیهوپ ، پس الان مامانت حتما نگرانته
ا.ت، خب نه من تنها زندگی میکنم
جیهوپ اوک و اینکه شمارتم بهم بده لازم میشه بعضی وقتا ببرمت
ا.ت، این آخرین بردت بود بیا و شما رو میده
ا.ت ویو
اخیش خونه جونم رفتم و رو تخت ولو شدم
فردا
ا.ت ویو
داشتم صبحونه میخوردم و خب امروز نمیرم پیست خستم
که گوشیم زنگ خورد
ا.ت،الو
ته، سلام ا.ت منم تهیونگ
ا.ت، آها تویی چطوری
ته ، خوبم مرسی خب ا.ت ما امشب یه جشن گرفتیم برای شرکتمون میگم میای
ا.ت، خب اره البته
ته ،مرسی خدافظ
ته،وایی یس قبول کرد خوبه همینه
ا.ت، خب برم یکم لباس بخرم رفتم بیرون و یه لباس خوشگل خریدم یه لباس مجلسی سیاه با اینکه یکم باز بود اما خب من دوسش داشتم و اینکه به موهامم میومد (دوستان موهای ا.ت رنگیه و رنگ کرده اما بلنده عکس لباس و موهاشو میزارم )
دیگه کامل خرید مرده بودم همچی و راه افتادم رسیدم خونه که دیگه ساعت چهار بود یه چی بیرون خورده بودم پس خوابیدم
ساعت شیش با زنگ مبایل بیدار شدم
ا.ت ، خدا من میخوام بخوابم ولی چه میشه کرد پاشدم یه دوش چند مینی گرفتم و لباسمو پوشیدم و آماده شدم و رسیدم به محل مهمونی خب طبق معمولم خب با موتور رفتم
چون هم موتورمو دوس دارم هم هنوزم بعد یه سال دارم قسط میدم و یه عالمه هم بابام پولشو داده خب خیلی گرونه موتورم پس با اون رفتم و رسیدم
یه عالمه ماشین های مدل بالا بود و خب
آدمای توی عمارت همه خیلی خفن بودن که تو اون جمع ته اومد کنارم
ته ا.ت، اومدی
ا.ت، اره
ته ، بیا بریم اونجا
ا.ت، اوک
رفتیم سر یه نیز که چند نفر بودن
ته ، خب بچه ها این دوستمه ا.ت
ا.ت، سلام
جین جیمین نامجون ،سلام
جیهوپ ویو
وات ته تو خیلی خری چرا اینو اینجا آوردی آخه میدونی چقدر خطر ناکع
جیهوپ ، به به خانوم موتور سوار
ا.ت، به به آقای بازنده
جیهوپ ، مادیگه مساوییم
ا.ت، خب هنوز نه من بازم برنده میشه
ته ، بسه بابا
بیا ا.ت بشین همین جا زیاد دور نشو
ا.ت، باشه
جیهوپ ، ته با من بیا
و رفتن بیرون
جیهوپ ، تو خری آخه چرا اوردیش
ته، نگران نباش خودم حواسم بهش هست
جیهوپ ، وایسا ببینم تو که بهش نگفتی ما
ته ، نه نگفتم مافیاییم
جیهوپ خوبه
جیهوپ ویو
خدا من دیوونه شدم نیم ساعته اومده همه به بدنش نگا میکنن اون اون لباس زیادی وازه
تهیونگ ، اوف لباس ا.ت زیاد نمی دونم ولی من آه خدااا
جیمین ، خب اسمتون چی بود خانوم
غ.ت، ا.ت هستم
جیمین ، ا.ت اسمت قشنگه
ا.ت، ممنون شما
جیمین ، جیمینم
ا.ت، خوش بختم
جین ، خب منم بگم دیگه منم جینم
نامجون، منم نامجونم بهم ارام هم میگم
ا.ت، خوشبختم ....
۶.۲k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.