کمک...
کمک...
part"10"
یوری:شرمنده مستر مین ولی من اوتی سونم
تهیونگ:عررررررررررررررر هممونو دوست داره....
جیمین:تهیونگ ندید پدید بازی در نیار داداش گلم...
جونگکوک:خب دیگه ما باید بریم فقط زنده بمونید...
یوری:کوک نه ببخشید آقای جونگکوک کجایین الان...
جونگکوک:ما..تو...هست..سیگنال ندارید سیگنال ندارید...
یوری:آی شانس فاکی منو نگا باید بریم خونه من...
راوی ویو
فلش بک به ۲ ماه پیش
همه می دونن بیماری از بجایی شروع میشه ولی کسی نمیده این بیماری چجوری تولید شده...دکتر کیم مثل همیشه در حال تحقیقات بود چون یه دانشمند بزرگ بود...یکی که آی کیوش مساوی با انیشتین بود...همیشه همه چیز خوبه از آب در نمیاد...
دکتر کیم ویو
چند وقته رو پروژه ای که انیشتین نتوست کاملش کنه دارم تحقیق میکنم ولی یه چیز اشتباهه تو همه ی کتابا گشتم ولی یه تیکه از تاریخ گم شده جایی که انیشتین مس و با آلیاژ و هیدروژن امتحان کرد درست از سال ۱۶۵۷ تا ۱۶۹۸ تاریخ گمشده یه چیزی ایراد داره...دارم تلاش میکنم ای سه تا ماده رو با هم قاطی کنم...
دکتر کیم زیر لب:هیدروژن و مایع میکنم میریزم تو ظرف اینم از این حالا قاطی میکنیـ....
تا اومدم قاطیش کنم زنم وارد شد...
(بورام زن دکتر کیم)
بورام:عزیزم نمیای؟شام حاضره نینی کوچولومون گشنشه...
دکتر کیم:اومدم عشقم
فردا صبح
بورام ویو
آه همیشه نیست هیچوقت نیست بهتره زنگ بزنم جکسون بیاد(شاید براتون سوال باشه ولی بورام داره به دکتر کیم با جکسون یه مرد ۳۴ ساله ی آمریکایی خیانت میکنه البته اینم بگم که بورام حامله است دکتر کیم فک میکنه بچه از خودشه ولی بچه برای جکسونه«دارک شد😂»)
بورام:سلام مرد زندگیم
جکسون:های بیبی
بورام:حوصلم سر رفته نمیای پیشم نینی مون دلش برا تو تنگ شده...
جکسون:همین الان اومدم نفسم
بورام:منتظرم
بلند شدم لباس بازمو پوشیدم لباسم کلا از طور بود کلا ۲ ماهم بود پس شکمم بیرون نزده بود هنوز بعد ۲۰ مین زنگ در و زدن رفتم درو باز کنم که جا خوردم...
_____________________________________
بنظرتون کی پشت دره😂😂
part"10"
یوری:شرمنده مستر مین ولی من اوتی سونم
تهیونگ:عررررررررررررررر هممونو دوست داره....
جیمین:تهیونگ ندید پدید بازی در نیار داداش گلم...
جونگکوک:خب دیگه ما باید بریم فقط زنده بمونید...
یوری:کوک نه ببخشید آقای جونگکوک کجایین الان...
جونگکوک:ما..تو...هست..سیگنال ندارید سیگنال ندارید...
یوری:آی شانس فاکی منو نگا باید بریم خونه من...
راوی ویو
فلش بک به ۲ ماه پیش
همه می دونن بیماری از بجایی شروع میشه ولی کسی نمیده این بیماری چجوری تولید شده...دکتر کیم مثل همیشه در حال تحقیقات بود چون یه دانشمند بزرگ بود...یکی که آی کیوش مساوی با انیشتین بود...همیشه همه چیز خوبه از آب در نمیاد...
دکتر کیم ویو
چند وقته رو پروژه ای که انیشتین نتوست کاملش کنه دارم تحقیق میکنم ولی یه چیز اشتباهه تو همه ی کتابا گشتم ولی یه تیکه از تاریخ گم شده جایی که انیشتین مس و با آلیاژ و هیدروژن امتحان کرد درست از سال ۱۶۵۷ تا ۱۶۹۸ تاریخ گمشده یه چیزی ایراد داره...دارم تلاش میکنم ای سه تا ماده رو با هم قاطی کنم...
دکتر کیم زیر لب:هیدروژن و مایع میکنم میریزم تو ظرف اینم از این حالا قاطی میکنیـ....
تا اومدم قاطیش کنم زنم وارد شد...
(بورام زن دکتر کیم)
بورام:عزیزم نمیای؟شام حاضره نینی کوچولومون گشنشه...
دکتر کیم:اومدم عشقم
فردا صبح
بورام ویو
آه همیشه نیست هیچوقت نیست بهتره زنگ بزنم جکسون بیاد(شاید براتون سوال باشه ولی بورام داره به دکتر کیم با جکسون یه مرد ۳۴ ساله ی آمریکایی خیانت میکنه البته اینم بگم که بورام حامله است دکتر کیم فک میکنه بچه از خودشه ولی بچه برای جکسونه«دارک شد😂»)
بورام:سلام مرد زندگیم
جکسون:های بیبی
بورام:حوصلم سر رفته نمیای پیشم نینی مون دلش برا تو تنگ شده...
جکسون:همین الان اومدم نفسم
بورام:منتظرم
بلند شدم لباس بازمو پوشیدم لباسم کلا از طور بود کلا ۲ ماهم بود پس شکمم بیرون نزده بود هنوز بعد ۲۰ مین زنگ در و زدن رفتم درو باز کنم که جا خوردم...
_____________________________________
بنظرتون کی پشت دره😂😂
۸.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.