من اگرمرد بودمودست زنی را میگرفتم پا به پایش فصلها را

من اگرمرد بودم‌ودست زنی را می‌گرفتم ، پا به پایش فصلها را قدم میزدم و برایش از عشق و دلدادگی می گفتم تا لااقل یک دختر در دنیا از هیچ چیز نترسد!...
شما زن ها را نمی شناسید…!
زن ها ترسو اند؟!
زن ها از همه چیز می ترسند؟!
از تنهایی …
از دلتنگی …
از دیروز …
از فردا …
از زشت شدن …
از دیده نشدن …
از جایگزین شدن …
از تکراری شدن …
از پیر شدن …
از دوست داشته نشدن...
و شما برای رفع این ترس ها نه نیازی به پول دارید ، نه موقعیت ، نه قدرت ، نه زیبایی و نه زبان بازی!
کافیست فقط حریم بازوانتان راست بگوید!
کافیست دوست داشتن و ماندن را بلد باشید!
تقصیر شما بود که زنها آن قدر عوض شدند...!
وقتی شما مردها شروع کردید به گرفتن احساس امنیت، زن ها عوض شدند …!
آن قدر که امنیت را در پولِ شما دیدند …!
آن قدر که ترس از دوست داشته نشدن را با جراحی پلاستیک تاخت زدند…!
و ترس از تنها نشدن را با بچه دار شدن ...!!!
عشق ورزیدن وعاشق کردن هنرمردانه‌ای است…
وقتی زن ها شروع می کنند به ناز خریدن و ناز کشیدن ، تعادل دنیا به هم می خورد !!!!!!!

#سیمین‌بهبهانی
دیدگاه ها (۱)

انسان، واقعا موجودِ عجیبی‌ست.یکی در عالمِ فراموشی،چیزهایی را...

امید یک وهم غریب در ذات اندیشه‌ی آدمی‌ست. صدایی‌ست در سر که ...

ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻦ؛‏من مغناطیس انرژی هستم و همه چیز را بسوی خو...

یادگاری بارسا برای تاریخ فوتبال!معجزه در نیوکمپ؛باورنکردنی، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط