متن نامه عمر خلیفه
#متن_نامه_عمر_خلیفه
#ثانی_به_معاویه👹
🔷 اما تو و پدرت ابو سفیان و برادرت عتبه، کارهایی که در تکذیب محمد نمودید و نیرنگ هایی که با او کردید به درستی می دانم و کاملا از حرکت هایی که در مکه انجام
می دادید و در کوه حرا می خواستید او را بکشید، آگاهم 🍁
🔹 جمعیت را علیه او راه انداختید و احزاب را تشکیل دادید، پدرت بر شتر سوار شد و آنان را رهبری کرد. 🍁
🔹 و گفته ی محمد درباره او که 👈 خداوند سواره و زمامدار و راننده را لعنت کند.🍁😔
🔹 که پدرت سواره و برادرت زمامدار و تو راننده بودی. 🍁
🔹 مادرت، هند را از خاطر نبرده ام که چقدر به وحشی بخشید تا یان که خود را از دیدگان حمزه پنهان کرد و او را که در سرزمینش شیر خدا می نامیدند، با نیزه زد و سپس سینه اش را شکافت و جگرش را بیرون کشیده و نزد مادرت آورد و محمد با سحرش پنداشت که وقتی جگر حمزه به دهان هند برسد و بخواهد آن را بجود سنگ سختی خواهد شد. 🍁
🔹 او جگر را از دهان بیرون انداخت و محمد و یارانش او را هند جگر خوار نامیدند. 🍁
🔹 و نیز سخنان او را در اشعارش برای دشمنی با محمد و سربازانش فراموش نکرده ام که چنین سرود 👇
🔹 «ما دختران طارقیم که بر روی فرش های گران بها راه می رویم. به مانند در در صدف یا مشک در مشکدان می باشیم. اگر مردان روی آوردند، در آغوششان می گیریم و اگر پشت کنند بدون ناراحتی از آن ها جدا می شویم 🍁
ادامه نامه پست بعد...
#ثانی_به_معاویه👹
🔷 اما تو و پدرت ابو سفیان و برادرت عتبه، کارهایی که در تکذیب محمد نمودید و نیرنگ هایی که با او کردید به درستی می دانم و کاملا از حرکت هایی که در مکه انجام
می دادید و در کوه حرا می خواستید او را بکشید، آگاهم 🍁
🔹 جمعیت را علیه او راه انداختید و احزاب را تشکیل دادید، پدرت بر شتر سوار شد و آنان را رهبری کرد. 🍁
🔹 و گفته ی محمد درباره او که 👈 خداوند سواره و زمامدار و راننده را لعنت کند.🍁😔
🔹 که پدرت سواره و برادرت زمامدار و تو راننده بودی. 🍁
🔹 مادرت، هند را از خاطر نبرده ام که چقدر به وحشی بخشید تا یان که خود را از دیدگان حمزه پنهان کرد و او را که در سرزمینش شیر خدا می نامیدند، با نیزه زد و سپس سینه اش را شکافت و جگرش را بیرون کشیده و نزد مادرت آورد و محمد با سحرش پنداشت که وقتی جگر حمزه به دهان هند برسد و بخواهد آن را بجود سنگ سختی خواهد شد. 🍁
🔹 او جگر را از دهان بیرون انداخت و محمد و یارانش او را هند جگر خوار نامیدند. 🍁
🔹 و نیز سخنان او را در اشعارش برای دشمنی با محمد و سربازانش فراموش نکرده ام که چنین سرود 👇
🔹 «ما دختران طارقیم که بر روی فرش های گران بها راه می رویم. به مانند در در صدف یا مشک در مشکدان می باشیم. اگر مردان روی آوردند، در آغوششان می گیریم و اگر پشت کنند بدون ناراحتی از آن ها جدا می شویم 🍁
ادامه نامه پست بعد...
۲.۲k
۲۸ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.