جانگ متاسفانه از دست دادیمشون

جانگ متاسفانه از دست دادیمشون
تهیونگ. چی
جانگ. متاسفم
که تهیونگ افتاد روی دو زانوش وبلند گریه میکرد
........
ات ویو به هوش که اومدم دیدم دکتر بالا سرمه ازش که پرسیدم که چی شده گفت که تیر خوردم نمیدونم چرا ولی کرم درونم فعال شد وبه دکتر گفتم که بگه من مردم (خودش مرض داره به من ربطی نداره🤌🤣)
اول دکتر قبول نکرد ولی بعد انقدر اسرار کردم که قبول کرد
داشتم از داخل اتاق صدای گریه کردن‌ های تهیونگ رو می‌شنیدم و دیگه نتونستم تحمل کنم و رفتم بیرون
نکته: ات چون کتفش تیر خورده میتونه بلند شه
ات از اتاق اومد بیرون و رفت پیشه تهیونگ
ات.وا چرا داری گریه میکنی
تهیونگ که سرشو آورد بالا
تهیونگ. ات خودتی
ات. نه همسایم
تهیونگ ات رو سفت بغل کرد
ات. ای دستم ولم کن
تهیونگ. آها ببخشید
دکتر جانگ چرا این کارو کردید(اعصبی)
ات.من بهش گفتم
تهیونگ. به‌خاطر تو کاری باهاش ندارم
ات.ممنونم
تهیونگ.......
مرسی که شرطو رسوندید شدیم ۲۸۰تایی شدیم پارت دیگه میزارم
دیدگاه ها (۱۱)

تهیونگ .ات این چه کاری بود کردیات. مگه چیکار کردمتهیونگ. وقت...

کوک.که به زودی میشه جئون اتسانا‌.هههه مگه من میزارم (اروم ول...

که در با شدت بدی باز شدکوک. در زدن بلد نیستی اجوما. ارباب پد...

که دختر بیهوش افتاد روی زمین کوک. شت مثل اینکه زیاد از خونش ...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

سناریووقتی باهات دارن دعوا میکنن که یهو یه بشقاب رو برمیدارن...

پارت ۱۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط