شکلات تلخ پارت ۴
& اون همیشه ما رو مجبور میکنه کار های خلافشو ما انجام بدیم، راستی دو سه ماه پیش هم به آقای لی گف تو ماشین یه بنده خدا مواد مخدر جا ساز کنه .
×شما چجوری از این موضوع خبر دارین؟
& آقای لی خودش گف بهمون.
×الان اینجاست؟
&اوهوم بزارین صداش کنم .
×سلام آقای لی
_س..سلام جناب؟
×شیم هستم،جانگ شیم
_خوشبختم.
×همینطور.
×اممم...آقای لی میشه توضیح بدین یکی دو ماه پیش چه اتفاقی افتاده؟
& بگو بهش.
_آخه....( نگران)
×آقای لی هیچ اتفاقی قرار نیس بیوفته پس لطفا هر چی هست بگین.
_ یه روز رئیس کیم گفت باهاش به یه مهمونی برم میدونستم یه نقشه تو سرش داره ولی نمیتونستم حرفی بزنم.
اونجا رئیس کیم یه بسته بهم داد وگفت که تو ماشین یکی از مهمونا بزارم.
×شما اون مهمون رو از قبل میشناختین ؟
_نه ولی رئیس میشناخت .
×اممم.....شما الان میتونین با من بیاین ؟
_برای چی؟........
خوب بود؟
حمایت؟
×شما چجوری از این موضوع خبر دارین؟
& آقای لی خودش گف بهمون.
×الان اینجاست؟
&اوهوم بزارین صداش کنم .
×سلام آقای لی
_س..سلام جناب؟
×شیم هستم،جانگ شیم
_خوشبختم.
×همینطور.
×اممم...آقای لی میشه توضیح بدین یکی دو ماه پیش چه اتفاقی افتاده؟
& بگو بهش.
_آخه....( نگران)
×آقای لی هیچ اتفاقی قرار نیس بیوفته پس لطفا هر چی هست بگین.
_ یه روز رئیس کیم گفت باهاش به یه مهمونی برم میدونستم یه نقشه تو سرش داره ولی نمیتونستم حرفی بزنم.
اونجا رئیس کیم یه بسته بهم داد وگفت که تو ماشین یکی از مهمونا بزارم.
×شما اون مهمون رو از قبل میشناختین ؟
_نه ولی رئیس میشناخت .
×اممم.....شما الان میتونین با من بیاین ؟
_برای چی؟........
خوب بود؟
حمایت؟
۳.۹k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.