سناریو جین
سناریو جین
وقتی عضو هشتم هستی و ازت متنفره اما عاشقت میشه اما تو به خاطر رفتارشون باهاش سردی
جین:(صبح که داشتی تو خوابگاه برای اعضا صبحونه درست میکردی. از پشت کم.رت رو گرفت و بغلت کرد)
جین: چیکار میکنی
ا.ت:اولا سلام دوما کوری نمیبینی دارم صبحونه درست میکنم.(سرد)
جین:خیله خب سلام چرا انقدر سردی
ا.ت:از اطرافیانم یاد گرفتم
جین:ا.ت لطفا تمومش کن
ا.ت:چیو تموم کنم. آی(دست ا.ت سوخت)
جین:ا.ت خوبی؟دستتو بده ببینم.
ا.ت:تو نمی خواد کمکم کنی دستم خوبه
جین:چی چیو خوبه دستت تاول زده ا.ت
ا.ت:تو نمی خواد نگران من باشی. راستی از کی انقدر نگران من شدی؟
(جین بدون اینکه حرفی بزنه ا.ت رو بغل کرد و گذاشت رو مبل بعد جعبه ی کمک های اولیه رو از کشو در آورد و روبه روی ا.ت نشست و دستش رو باندپیچی کرد.)
جین:آخه چرا مراقب خودت نیستی؟
ا.ت:مگه برای کسی مهمم؟
جین:بله برای من خیلی مهمی
ا.ت:چرا اون وقت؟
جین:چون قلب کیم سوکجین رو دزدیدی
(ا.ت در تعجب و شک)
لایک و حمایت یادتون نره خوشگلا❤
وقتی عضو هشتم هستی و ازت متنفره اما عاشقت میشه اما تو به خاطر رفتارشون باهاش سردی
جین:(صبح که داشتی تو خوابگاه برای اعضا صبحونه درست میکردی. از پشت کم.رت رو گرفت و بغلت کرد)
جین: چیکار میکنی
ا.ت:اولا سلام دوما کوری نمیبینی دارم صبحونه درست میکنم.(سرد)
جین:خیله خب سلام چرا انقدر سردی
ا.ت:از اطرافیانم یاد گرفتم
جین:ا.ت لطفا تمومش کن
ا.ت:چیو تموم کنم. آی(دست ا.ت سوخت)
جین:ا.ت خوبی؟دستتو بده ببینم.
ا.ت:تو نمی خواد کمکم کنی دستم خوبه
جین:چی چیو خوبه دستت تاول زده ا.ت
ا.ت:تو نمی خواد نگران من باشی. راستی از کی انقدر نگران من شدی؟
(جین بدون اینکه حرفی بزنه ا.ت رو بغل کرد و گذاشت رو مبل بعد جعبه ی کمک های اولیه رو از کشو در آورد و روبه روی ا.ت نشست و دستش رو باندپیچی کرد.)
جین:آخه چرا مراقب خودت نیستی؟
ا.ت:مگه برای کسی مهمم؟
جین:بله برای من خیلی مهمی
ا.ت:چرا اون وقت؟
جین:چون قلب کیم سوکجین رو دزدیدی
(ا.ت در تعجب و شک)
لایک و حمایت یادتون نره خوشگلا❤
۱۰.۲k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.