دلتنگ توام جانا هردم که روم جایی

دلتـنگ توام جانا هردم که روم جـایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنـهایی

رفتم که سفر شاید درمان دلم گـردد
رفتن نبُود چاره وقتی که تو اینـجایی

از کوی تو رفتم من تا دل بشود آرام
بیهوده سفرکردم وقتی که تو مـاوایی

با یک غزل ساده از عشق تو مـیـگویم
آخرچه شود حاصل جزغصه و رسـوایی

در حسرت دیدارت بی خوابم و بـیدارم
یاد دل من هستی؟ای مظهر زیـبـایی

تلخ ست همه ی عمرم از شدت دلتـنگی
یا سوی تو باز آیم؛یا اینکه تو مـی آیی...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

عبور کنهر شباز وسط آسمان خیالمو بگذار طرح نگاهتماه را بر شب ...

کاش ممنوعه نبودی آن وقت آنقدر سیر در آغوش میکشیدمتکه یادم بر...

دوستان وهمراهان عزیزدراین شبهای پرفیض ماروهم ازدعاهاتون بی ن...

ایوان نجف عجب صفایی دارد یا مولا دلم تـنگ اومده،دلـم که میـگ...

دلتنگ توام جانا هردم که روم جاییبا خود به سفر بردم یاد تو و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط