ای فلک بامن چرا؟ارزان چه چیزی داده ام؟
ای فلک بامن چرا؟ارزان چه چیزی داده ام؟
گرجوانی برده ای آسان چه چیزی داده ام؟
درددلتنگی به جانم صد هزاران تیشه زد
کوه دردم دردبی درمان چه چیزی داده ام؟
این دغل بازی که بامن کرده ای دریا نکرد
منکه خاموشم به دریابان چه چیزی داده ام؟
ای قلم حرفی بزن بشکن سکوتت را بگو
آه ،درتعویض،با ایمان چه چیزی داده ام؟
عاشقان را دردبی درمان بُود اما نپرس
کهنه زخمم پیش ازاین تاوان چه چیزی داده ام؟
این سخن راکم کنم هرچند میدانی چه شد،
درقبال واژه ی انسان چه چیزی داده ام؟
گرجوانی برده ای آسان چه چیزی داده ام؟
درددلتنگی به جانم صد هزاران تیشه زد
کوه دردم دردبی درمان چه چیزی داده ام؟
این دغل بازی که بامن کرده ای دریا نکرد
منکه خاموشم به دریابان چه چیزی داده ام؟
ای قلم حرفی بزن بشکن سکوتت را بگو
آه ،درتعویض،با ایمان چه چیزی داده ام؟
عاشقان را دردبی درمان بُود اما نپرس
کهنه زخمم پیش ازاین تاوان چه چیزی داده ام؟
این سخن راکم کنم هرچند میدانی چه شد،
درقبال واژه ی انسان چه چیزی داده ام؟
۴.۸k
۰۸ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.