Part²⁶
Part26
"گروگان گیر روی زانو هاش میشینه که نگاهی به کوک کنه که ناگهان کوک یه مشت میزنه تو صورتش و اون روی زمین میوفته"
گروگان گیر:همونجا وایسا
کوک:هی بهتره انقدر تند پیش نریم چون به نفع هیچکی نیست
گروگان گیر:خفه شو و بشین رو پاهات
کوک:عع باشه
ویو کوک
تفنگ رو از دستش گرفتم و یک مشت زدم تو صورتش
گروگان گیر:اشغال لعنتی چه غلطی میکنی
کوک:هیشششش
گروگان گیر:لعنتی
ویو کوک
میشینم روی پاهام و آروم در گوشش زمزمه میکنم
کوک:بهتره زیاد فش ندی چون اتفاقی که نباید بیوفته میوفته
گروگان گیر:لعنت بهت عوضی
کوک:خداحافظظظظ
ویو کوک
از شر اون ها خلاص شدم ولی تهیونگ مونده بود نمیدونستم چیکار کنم تصمیم گرفتم زنگ بزنم به جین وو
"دینگ دینگ دینگ"
جین وو:بله قربان؟
کوک:به کمکت نیاز دارم
جین وو:باشه بگید کجایید من میام
"حالا فرض کنید آدرس داد"
کوک:منتظرم
جین وو:بله دارم میام
تهیونگ:این کوک کدوم گوریه الان باید میومد لعنت بهش
ویو تهیونگ
رفتم پیش یکی از محافظ ها
تهیونگ:هی سریع برید دنبال جونگ کوک
بادیگارد:چیزی شده قربان؟
تهیونگ:فقط کاری که میگم رو بکن "داد"
بادیگارد:بله
ویوکوک
بالاخره اومد
جین وو:سلام قربان چیزی شده؟
کوک:بشین تو ماشین بهت میگم
جین وو:بله چشم
ویو کوک
رفتیم و نشتیم توی ماشین و من همه چیرو بهش گفتم
جین وو:خوب قربان من الان باید چیکار کنم؟
کوک:میتونی کمکم کنی؟
جین وو:آره حتما چه کمکی؟
کوک:میخواهم بهم کمک کنی تا بتونم....
"شرایط ۱۵ لایک به بالاست عشقام"
"گروگان گیر روی زانو هاش میشینه که نگاهی به کوک کنه که ناگهان کوک یه مشت میزنه تو صورتش و اون روی زمین میوفته"
گروگان گیر:همونجا وایسا
کوک:هی بهتره انقدر تند پیش نریم چون به نفع هیچکی نیست
گروگان گیر:خفه شو و بشین رو پاهات
کوک:عع باشه
ویو کوک
تفنگ رو از دستش گرفتم و یک مشت زدم تو صورتش
گروگان گیر:اشغال لعنتی چه غلطی میکنی
کوک:هیشششش
گروگان گیر:لعنتی
ویو کوک
میشینم روی پاهام و آروم در گوشش زمزمه میکنم
کوک:بهتره زیاد فش ندی چون اتفاقی که نباید بیوفته میوفته
گروگان گیر:لعنت بهت عوضی
کوک:خداحافظظظظ
ویو کوک
از شر اون ها خلاص شدم ولی تهیونگ مونده بود نمیدونستم چیکار کنم تصمیم گرفتم زنگ بزنم به جین وو
"دینگ دینگ دینگ"
جین وو:بله قربان؟
کوک:به کمکت نیاز دارم
جین وو:باشه بگید کجایید من میام
"حالا فرض کنید آدرس داد"
کوک:منتظرم
جین وو:بله دارم میام
تهیونگ:این کوک کدوم گوریه الان باید میومد لعنت بهش
ویو تهیونگ
رفتم پیش یکی از محافظ ها
تهیونگ:هی سریع برید دنبال جونگ کوک
بادیگارد:چیزی شده قربان؟
تهیونگ:فقط کاری که میگم رو بکن "داد"
بادیگارد:بله
ویوکوک
بالاخره اومد
جین وو:سلام قربان چیزی شده؟
کوک:بشین تو ماشین بهت میگم
جین وو:بله چشم
ویو کوک
رفتیم و نشتیم توی ماشین و من همه چیرو بهش گفتم
جین وو:خوب قربان من الان باید چیکار کنم؟
کوک:میتونی کمکم کنی؟
جین وو:آره حتما چه کمکی؟
کوک:میخواهم بهم کمک کنی تا بتونم....
"شرایط ۱۵ لایک به بالاست عشقام"
۱۰.۷k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.