ای تو با روح من از روز ازل یارترین

ای تو با روح من از روز ازل یارترین 
کودک شعر مرا مهر تو غمخوارترین

گر یکی هست سزاوار پرستش به خدا
تو سزاوارترینی تو سزاوارترین

عطرنام تو که در پرده جان پیچیده ست
سینه را ساخته از یاد تو سرشارترین

ای تو روشنگر ایام مه آلوده عمر
بی تماشای تو روز و شب من تارترین

در گذرگاه نگاه تو گرفتارانند
من به سرپنجه مهر تو گرفتارترین

می توان با دل تو حرف غمی گفت و شنید
گر بود چون دل من رازنگهدارترین

فریدون مشیری
دیدگاه ها (۱)

#شهریور عاشق انار بود ،اما هیچ وقت حرف دلش را به انار نزد......

بی تو در نخستین قدم های پاییزآه هایم سراسر زمستانند...مادر م...

بازگشت همه بسوی اوست🌑 🌑 🌑 عاقبت روزی که باید رخت بر بندی رسی...

بال پرواز مرا دوریت پر پر میکندزندگی و مرگ را با هم برابر می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط