دیدم میرا خوابیده روی مبل وقت رفتن بود ساعت سه پرواز داشت

دیدم میرا خوابیده روی مبل وقت رفتن بود ساعت سه پرواز داشتیم
-میرا..میرا
+هومم(خواب الود)
-بلند شو باید بریم
+کجا
-خونه ی اقا شجا بلند شو ساعت سه پرواز داریم
+ولم کن
-تا نکشتمت بلند شو
+وحسی😐(خودتیییییی)
-عه عه بیب بلند شو


نهارو خوردن و رفتن فرودگاه و رفتن سئول و حالا عمارت مین
-فردا ازدواج میکنیم
+نمی خوام چرا ولم نمیکنییی(داد)
-سیلی زد بهش خفه سو تا قبرتو نکندم همینجا میای بریم وگرنه بلایی سرت میارم که تو عمرت بهش فکر نکردی
+ب..باشه(بغض،ترسیده)
-اه بیب(می خواست دستشو بگیره که میرا ترسید و خودشو عقب کسید که یونگی بازوشو گرفت)یکبار دیگه اینکارو کن تا پدر و مادرت همونجا تیر بارون بشن
+باشه
-بریم بخوابیم
+ن..
-نه اوردی زبونتو میکنم
+...

پرش زمانی به فردا
+من توی این لباس عروس قرار نبود اینطوری بشه من یونگیو دوست داشتم ولی ازش متنفر شدم رفتم پایین که یونگی با صدای بم گفت
-خوشگل شدی
+رفتیم کلیسا (برای ازدواج) یونگی گفت کاری پیش اومده و منو به سوهو سپرد و گفت دو دقیقه دیگه میام
×دوست داری فرار کنس
+اره
×پس بیا بریم
+چی
×بیا تا یونگی نیومدع
+ولی خانوادم
×نگران نباش من اونو درست میکنم
+باشه(اخه چرا زود قبول کردی)
ویو سوهو
×دختره احمش خیلی سادس کاری سرش بیارم که یونگی بره سر قبرش
+رفتم توی ماشین که....
دیدگاه ها (۱)

پروفایلمو عوض کردم

که دستمالی جلوی دهنم قرار گرفت و بیهوش شدمویو یونگی-چی یعنی ...

حس بدیه نه؟؟🩸🖤🍷تبدیل دختری شاد و پر انرژی به دختری که شبیه م...

ناگهان ات می خواست بیوفته که جیمین گرفتش+وایی مرسی×دختر بشین...

اسلاید ۱ لباس ۲ موهاش ۳ دوستش ۴ اون عنتر ۴ لباس پسرا ۵ آرایش...

پارت ۲۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط