سرویس امنیتی دیمن پارت یازدهم
سرویس امنیتی دیمن پارت یازدهم:
آکازا آب رو به سازمان داد همون موقع دوما اومد و گفت:چیز هایی که گفتم رو خریدی؟
آکازا:کلان یادم رفته بود . الان میر می گیرم
آکازا به سمت هایپراستار تنگن رفت
دوما هم همش دم به دقیقه به آکازا پیام می داد آکازا هم که دیوانه شده بود جواب نمی داد بلاخره آکازا به هایپراستار تنگن رسید . سلام کرد وگفت:من ۲تا چیپس،۲تاپفک،۲تا بستنی و۱۲تا آبمیوه می خوام
تنگن:باشه الان آماده میکنم
تنگن خرید هارو آماده کرد و به آکازا داد
آکازا:خرید ها شدن یک میلیون چخبره
بعد هم به شیرینی سرای یوریچی رفت و یک کیلو شیرینی خرید
وقتی آکازا رسید سازمان تا خرید ها رو بده به دوما دیگه شب شده بود . یک پیام از کوکوشیبو اومده بود
پیام کوکوشیبو:
آکازا بیا خونهی دوما من هم اونجا هستم
.
آکازا که پاهاش از راه کرفتن زیاد ترکیده بود به سمت خونه ی دوما حرکت کرد بعد از نیم ساعت به خونه ی دوما رسید
دوما:آکازا دونو به مهمونی شب بیداری خوش اومدی
آکازا که خسته و کوفته بود سریع خرید ها رو به دوما داد و خودشو رو مبل پهن کرد
آکازا آب رو به سازمان داد همون موقع دوما اومد و گفت:چیز هایی که گفتم رو خریدی؟
آکازا:کلان یادم رفته بود . الان میر می گیرم
آکازا به سمت هایپراستار تنگن رفت
دوما هم همش دم به دقیقه به آکازا پیام می داد آکازا هم که دیوانه شده بود جواب نمی داد بلاخره آکازا به هایپراستار تنگن رسید . سلام کرد وگفت:من ۲تا چیپس،۲تاپفک،۲تا بستنی و۱۲تا آبمیوه می خوام
تنگن:باشه الان آماده میکنم
تنگن خرید هارو آماده کرد و به آکازا داد
آکازا:خرید ها شدن یک میلیون چخبره
بعد هم به شیرینی سرای یوریچی رفت و یک کیلو شیرینی خرید
وقتی آکازا رسید سازمان تا خرید ها رو بده به دوما دیگه شب شده بود . یک پیام از کوکوشیبو اومده بود
پیام کوکوشیبو:
آکازا بیا خونهی دوما من هم اونجا هستم
.
آکازا که پاهاش از راه کرفتن زیاد ترکیده بود به سمت خونه ی دوما حرکت کرد بعد از نیم ساعت به خونه ی دوما رسید
دوما:آکازا دونو به مهمونی شب بیداری خوش اومدی
آکازا که خسته و کوفته بود سریع خرید ها رو به دوما داد و خودشو رو مبل پهن کرد
- ۴۸۸
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط