پارت دوم
پارت دوم
دوستپسرقراردادی
جونگ کوک:فک نمیکنی این وقت شب بیرون موندن خطرناکه چرااا بدوننن اجازه ام مست کردی چرا اصن تا این وقت شب بیرون بودی هاااا؟؟؟؟(عربده)
ات:کوک….م..من
کوک:تووو فقطططط چیییییی هااا فقط اومدهعهع بودیی هرزههه بازی؟؟؟هااا؟؟؟(چیزی فرا تر از عربده)
ات:کوک من عذر میخوام لطفا امشبو بیخیال تنبیه شو
کوک اصن به تو گوش نداد و با سرعت به سمت عمارت حرکت کرد تو این مدت هیچ حرفی نزدید و کاملاااا معلوم بود که کوک اعصبانیه و تو هم چون نمیخاستی دردسر واست درست شه بیشتر عصبانیش نمیکردی رسیدید به عمارت ماشین کوک پارک کرد و محکم تورو کشون کشون به اون اتاقی برد که
همه بهش میگفتن رد روم اتاق ترسناکی بود
همیشه سعی داشتی ازش فرار کنی اما هیچوقت نمیتونستی و تهش هم بهاطر التماسهات بیشتر تنیبه میشدی چون
جونگ کوک از صدای التماس متنفرعه
کوک:خودت هم خوب میدونی که باید تنبیه
بشی پس سعی کن سروصدا راه نندازی و شروع با التماس نکنی(عصبی)
بردتانداختت روی……
دوستپسرقراردادی
جونگ کوک:فک نمیکنی این وقت شب بیرون موندن خطرناکه چرااا بدوننن اجازه ام مست کردی چرا اصن تا این وقت شب بیرون بودی هاااا؟؟؟؟(عربده)
ات:کوک….م..من
کوک:تووو فقطططط چیییییی هااا فقط اومدهعهع بودیی هرزههه بازی؟؟؟هااا؟؟؟(چیزی فرا تر از عربده)
ات:کوک من عذر میخوام لطفا امشبو بیخیال تنبیه شو
کوک اصن به تو گوش نداد و با سرعت به سمت عمارت حرکت کرد تو این مدت هیچ حرفی نزدید و کاملاااا معلوم بود که کوک اعصبانیه و تو هم چون نمیخاستی دردسر واست درست شه بیشتر عصبانیش نمیکردی رسیدید به عمارت ماشین کوک پارک کرد و محکم تورو کشون کشون به اون اتاقی برد که
همه بهش میگفتن رد روم اتاق ترسناکی بود
همیشه سعی داشتی ازش فرار کنی اما هیچوقت نمیتونستی و تهش هم بهاطر التماسهات بیشتر تنیبه میشدی چون
جونگ کوک از صدای التماس متنفرعه
کوک:خودت هم خوب میدونی که باید تنبیه
بشی پس سعی کن سروصدا راه نندازی و شروع با التماس نکنی(عصبی)
بردتانداختت روی……
۶.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.