خوراکی هارو گذاشت تو یخچال و بعد اومد نشست رو مبل کنار من

خوراکی هارو گذاشت تو یخچال و بعد اومد نشست رو مبل کنار من
_راستی اسمت چیه
+کیم تهیونگ ولی همون تهیونگ صدام کن
_باشه منم کیم ا/ت هستم ولی ا/ت صدام کن
+راستی امروز باید مافیا بودنو یاد بگیریم باید آماده شیم
_من که لباسم کاملا مناسبه
+اینو که میدونم منظورم اینکه مثلا از اسلحه میترسی یا میتونی اونو سفت بگیری
_معلومه چی فکر کردی در موردم وقتی ۷ سالم بود بابام بهم یه اصلحه داد و گفت شلیک کنم منم از اون موقع از تفنگ نمیترسم
+باشه بابا فهمیدم
همینطور که حرف میزدیم یهو صدای شلیک اومد رفتیم بیرون دیدین مسئول شلیک کرده بود روهوا
(علامت مسئول ◇)
◇خب بچه ها از این به بعد اینجوری صداتون می کنم .وقت شروعه دنبالم بیاید مارو برد تو یه اتاق که یه سری اصلحه و آدمک های سوراخ سوراخ بودن
◇بچه ها اینجا یاد میگیرین با صلاح کار کنین اول اصلحه و بعد چاقو و بعد دفاع شخصی رو بهتون یاد میدن
همه رفتیم تویه جایگاه وایسادیم تهیونگ خشاب اصلحه رو جازدو هدفنو گذاشت رو گوشش و شرو کرد

تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️😘
دیدگاه ها (۴)

یه نگاه به اسلحه کردم ازش سر در نمی آوردم که یکی اسلحمو بردا...

رفتم برنج و رامیون و کیمیچی درست کردم و بردم+او مگه تو آشپزی...

شرو کرد به اعلام گروه ها:۱-کیم نامجون و کیم سوکجین ۲-مین یون...

کدوم بهتره ؟

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

love Between the Tides⁷(موضوع: شروع داستان) فردای آن روز، ا/...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط