رفتم برنج و رامیون و کیمیچی درست کردم و بردم
رفتم برنج و رامیون و کیمیچی درست کردم و بردم
+او مگه تو آشپزی بلدی
_پس چی معلومه که بلدم
نشستیم و میخوردیم که
+یه فیلم بزار ببینیم
رفتم یه فیلم پلیسی گذاشتم و نگاه مبکردیم و هم زمان غذا می خوردیم یه نگا به ساعت وردم دیدم ساعت ۲ صب بود
_وووااییی
+چیه
_پاشو بریم بخوابیم
+مگه ساعت چنده
_۲صب
+یا خدا پاشو
رفتم رو تخت اونم اومد
_ببین از اینجا اینور تر نمیای
+اوکی
کاملا عادی گرفتیم خوابیدیم صب که بیدار شدم دیدم عین بچه خوابیده پس چرا وقتی بیداره انقد ترسناکه . همینجوری تو فکر بودم که
+بیداری تو
_آره
+راستی
_چیه
+پاهات خیلی نرمه
_چچیی
پتو رو زدم کنار دیدم پامو گذاشتم رو شکمش اونم با دستش رون پامو گرفته بود
_تو خیلی هیزیی (بی تربیت)
+خودت پاتو گذاشتی
_خیله خوب بابا بریم صبونه تا تیر هوایی نزدن
+باش
تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️😘
+او مگه تو آشپزی بلدی
_پس چی معلومه که بلدم
نشستیم و میخوردیم که
+یه فیلم بزار ببینیم
رفتم یه فیلم پلیسی گذاشتم و نگاه مبکردیم و هم زمان غذا می خوردیم یه نگا به ساعت وردم دیدم ساعت ۲ صب بود
_وووااییی
+چیه
_پاشو بریم بخوابیم
+مگه ساعت چنده
_۲صب
+یا خدا پاشو
رفتم رو تخت اونم اومد
_ببین از اینجا اینور تر نمیای
+اوکی
کاملا عادی گرفتیم خوابیدیم صب که بیدار شدم دیدم عین بچه خوابیده پس چرا وقتی بیداره انقد ترسناکه . همینجوری تو فکر بودم که
+بیداری تو
_آره
+راستی
_چیه
+پاهات خیلی نرمه
_چچیی
پتو رو زدم کنار دیدم پامو گذاشتم رو شکمش اونم با دستش رون پامو گرفته بود
_تو خیلی هیزیی (بی تربیت)
+خودت پاتو گذاشتی
_خیله خوب بابا بریم صبونه تا تیر هوایی نزدن
+باش
تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️😘
- ۵.۸k
- ۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط