ازدواج اجباریpart

ازدواج اجباری(part 16)

*ا/ت ویو
صبح با حس خیسی روی لبم بیدار شدم
دیدم جونگکوک داره بوسم میکنه
+ببخشید بیب نتونستم خودمو کنترل کنم
بعدش خودم لبامو گذاشتم روی لباش
داشتیم ادامه میدادیم که یهو مامان کوک اومد
شتتت ما دوتامون لخ.ت بودیم
م کوک=چشمم روشن، شما دوتا میگفتین از هم متنفرین چیشد حالا باهم از این کارا میکنید(اخم)
(مادر مگه خوده شما با مامان ا/ت نگفتید من نوم میخوام دختر شه ها🗿)
_زن عمو چیزه ما خب ام
+مامان ما همو دوست داریم و اره س.ک.س کردیم
_جونگکوککک
+چیه خب دیگه فهمید ما چیکار کردیم، مثلا میخواستی چه بهانه ای بیاری(پسر راستگوی خودمی)
_خب اره ولی انقدر رک
+دیگه دیگه
م کوک=خیله خب اما به کسه دیگه ای نکید که اینکارارو کردید
+باشه باشه
م کوک=من میرم پایین شماهم لباس بپوشید بیاید صبحونه بخورید برید خونه ی مم و پپ‌تون(حال میکنید چجوری مخفف مینویسم🗿😂)
_چشم
مامان کوک رفت
_کوککک ابروم رفت
+چرا خب به هر حال منم از همین راه تشکیل شدم دیگه
_کوککک
+باشه ببخشید
_پاشو لباس بپوشیم گشنمه
+باشه شکمو
_ایشش
لباس پوشیدیم و رفتیم پایین دیدیم کاترین خانومم اومده
_ای بابا باز این اومد
+ا/ت هر کاری کرد من بی تقصیرما
_چیه میترسی دوباره بهت تجاوز کنه(خنده)
+هه هه هه خندیدم
_صب بخیر همگی
+صب بخیر
همه=صب بخیر
&صب بخیر
_خوش اومدی کاترین
&مرسی عزیزم
یه لبخند فیک زدم
+ا/ت عزیزم امروز بریم بیرون
_مگه قرار نبود بریم خونه ی مم و پپ
+اخ راست میگی یادم نبود
_بابا جون
پ ا/ت=بله
_میشه عروسیو زودتر بگیرید
پ ا/ت=چرا
+میخوایم هرچه زودتر ازدواج کنیم دو هفته ی دیگه خیلی دیره
پ ا/ت=خب کی مثلا؟
_مثلا
+مثلا سه روز دیگه چطوره
پ ا/ت=من حرفی ندارم شماها چی
همه=ماهم همینطور
منو کوک همو بغلم کردیم
ادامه دارد...
شرطا:
۶۰ لایک
۱۰۰ کامنت✨
دیدگاه ها (۱۶۴)

ازدواج اجباری(part 17)*سه روز بعد ا/ت ویو امروز روز عروسیه م...

عاشق یه مافیا شدم فصل ۲(part ۱)*ا/ت ویو _تو تو چجوری+تو اینج...

ازدواج اجباری(part 15)(به خدا منم انسانممم ادم فضایی نیستمم😂...

ازدواج اجباری(part 14)*جونگکوک ویو +من میخوام بچم دختر باشه ...

love Between the Tides³¹شبتهیونگرفتم بیمارستان تهیونگ: ببخشی...

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط