رمان شازده کوچولو

رمان شازده کوچولو

پارت ۱۱۱

دیانا: ارسلان آخه دوتا

ارسلان: خوبه که خانومی

دیانا: من نگفتم بده که

ارسلان: حالا سه تا جوجه داریم اشکالی داره فسقلی

دیانا: ارسلان شاید زایمان برام خطرناک باشه من از این میترسم یهو زد رو ترمز نزدیک بود پرت شم از شیشه جلو بیرون

ارسلان: چرا

دیانا:سنم کمه شاید به من یا خدایی نکرده یکی از بچهوها براش مشکل پیش بیاد

ارسلان:خانم قشنگ من قوی اون دوتا وروجک هم قوین

دیانا: دستش رو شکمم نشست و کمی نوازش کرد از نواز دستاش حس خوب گرفتم دوباره ماشین و به حرکت درآورد
دیدگاه ها (۱۰)

رمان شازده کوچولو پارت ۱۱۲ارسلان: خوابالو دستم و زیره زانو ه...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۱۳ارسلان: بامزه شروع کرد به خوردن هل...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۱۰دیانا: همینکه رسیدیم عمارت خسته رو...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۰۹ارسلان: قند عسلم خودت دوست داشتی ب...

رمان بغلی من پارت۱۳۶و۱۳۷و۱۳۸و۱۳۹دیانا: ارسلان اون بچه فقط پن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط