که هان گفت
که هان گفت
هان:من عاشق توام دیوونه وار دوست دارم راحت شدی؟
خشکم زده بود
جیا:دا...داری جدی میگی؟
هان:او...اوهوم(خجالت)
محکم بغلش کردم
جیا:منم عاشقتم دیوونه(خنده)
هان:جیا واقعا منو دوست داری؟(ذوق)
جیا:اوهوم خیلیییی دوست دارم
با خنده و ذوق ازم جدا شد
جیا:هانننننن(لوس)
هان:جانم؟
جیا:بیا فیلم ببینیمممم(چشم هاش رو مظلوم میکنه)
هان:باشه هرچی تو بگی عشقم
جیا:خب دوست داری چه ژانری ببینیم
هان:ترسناک
جیا:باشهههه
ی فیلم ترسناک گذاشتم و با هان نشستیم رو مبل هان من رو بغل کرد و دستم رو محکم گرفت
هان:اگه ترسیدی بهم بگو که فیلم رو قطع کنم
جیا:هه فک کردی با بچه طرفی؟
هان:اووو که این طور
جیا:(خنده)
داشتیم فیلم رو میدیدیم که صحنه ترسناکش اومد و من مث سگ ترسیدم و پریدم هوا
هان:(خنده)
جیا:نخنددد(اخم کیوت)
هان همینجوری داشت میخندید برگشتم سمتش که سرش قر بزنم اما وقتی برگشتم دیدم خیلی به هم نزدیکیم هان اروم داشت میومد سمت منم چشمام رو بستم که یهو...
شرط نداریم
حمایت=ذوق
هان:من عاشق توام دیوونه وار دوست دارم راحت شدی؟
خشکم زده بود
جیا:دا...داری جدی میگی؟
هان:او...اوهوم(خجالت)
محکم بغلش کردم
جیا:منم عاشقتم دیوونه(خنده)
هان:جیا واقعا منو دوست داری؟(ذوق)
جیا:اوهوم خیلیییی دوست دارم
با خنده و ذوق ازم جدا شد
جیا:هانننننن(لوس)
هان:جانم؟
جیا:بیا فیلم ببینیمممم(چشم هاش رو مظلوم میکنه)
هان:باشه هرچی تو بگی عشقم
جیا:خب دوست داری چه ژانری ببینیم
هان:ترسناک
جیا:باشهههه
ی فیلم ترسناک گذاشتم و با هان نشستیم رو مبل هان من رو بغل کرد و دستم رو محکم گرفت
هان:اگه ترسیدی بهم بگو که فیلم رو قطع کنم
جیا:هه فک کردی با بچه طرفی؟
هان:اووو که این طور
جیا:(خنده)
داشتیم فیلم رو میدیدیم که صحنه ترسناکش اومد و من مث سگ ترسیدم و پریدم هوا
هان:(خنده)
جیا:نخنددد(اخم کیوت)
هان همینجوری داشت میخندید برگشتم سمتش که سرش قر بزنم اما وقتی برگشتم دیدم خیلی به هم نزدیکیم هان اروم داشت میومد سمت منم چشمام رو بستم که یهو...
شرط نداریم
حمایت=ذوق
۶.۲k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.