یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان
یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان
نیستیم!
لحظه هایی هستند
که هستیم؛چه تنها،چه در جمع
اما خودمان نیستیم!
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا!!! بی هیاهو!!!
همان لحظه هایی که؛
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی!
و مادر صدا میکند حواست کجاست؟
ساعتهایی که؛
شنیدیم و نفهمیدیم!
خواندیم و نفهمیدیم!
دیدیم و نفهمیدیم!
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم که رسیدیم خانه!
کِی گریه هایمان بند آمد!کِی عوض شدیم!
کِی دیگر نترسیدیم؛از تهِ دل نخندیدیم!
و دل نبستیم...
چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم و
موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان!!!
از آرزوهایمان
کِی گذشتیم!
"یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان
نیستیم"
نیستیم!
لحظه هایی هستند
که هستیم؛چه تنها،چه در جمع
اما خودمان نیستیم!
انگار روحمان می رود
همانجا که می خواهد
بی صدا!!! بی هیاهو!!!
همان لحظه هایی که؛
راننده ی آژانس میگوید رسیدین خانم/آقا
فروشنده می گوید باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی میگوید صدای بوق را نمی شنوی!
و مادر صدا میکند حواست کجاست؟
ساعتهایی که؛
شنیدیم و نفهمیدیم!
خواندیم و نفهمیدیم!
دیدیم و نفهمیدیم!
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد
تاریک شد
چایی سرد شد
غذا یخ کرد
در یخچال باز ماند
در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم که رسیدیم خانه!
کِی گریه هایمان بند آمد!کِی عوض شدیم!
کِی دیگر نترسیدیم؛از تهِ دل نخندیدیم!
و دل نبستیم...
چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم و
موهای سرمان سفید
و از آرزوهایمان!!!
از آرزوهایمان
کِی گذشتیم!
"یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که خودمان
نیستیم"
۵.۳k
۱۲ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.