پارت [56]
پارت [56]
دخترش:اخیش داداشییی بیدار شو اماده شیم...
پسرش:عا باشه
اماده شون صبحونه خوردن و با تهیونگ رفتن....
تهیونگ:بچها مراقب خودتون باشین وع...... مراقب باشین کسی روتون کراش نزنه یه جشمک زد خندید
دخترش:یاا اوپا چیمیگی(خنده)
پسرش:چشم اپا(خنده)
تهیونگ:برین دیکه دیرتون نشه....
پسرش و دخترش:خدافظ اوپااا
تهیونگ:خدافظ بچها...
بچه هایه تویه حیاط
ی دختره:وایی چه کراشیه دو قلوعن عرررر
ی دختر دیگه:وایی میخوام داداششو میخوامممم
پسره تهیونگ:یکم اروم تر حرف بزنین بد نمیشه (یکم بلند گفتو و یه لبخند اینطوری زد🙂)
اون دوتا دختره:عرررر عررررر
پسر تهیونگ:خر شدن
دختر تهیونگ:اره جر(خنده)
رفتن سر کلاس معلم اومد....
ادامه دارههه...
دخترش:اخیش داداشییی بیدار شو اماده شیم...
پسرش:عا باشه
اماده شون صبحونه خوردن و با تهیونگ رفتن....
تهیونگ:بچها مراقب خودتون باشین وع...... مراقب باشین کسی روتون کراش نزنه یه جشمک زد خندید
دخترش:یاا اوپا چیمیگی(خنده)
پسرش:چشم اپا(خنده)
تهیونگ:برین دیکه دیرتون نشه....
پسرش و دخترش:خدافظ اوپااا
تهیونگ:خدافظ بچها...
بچه هایه تویه حیاط
ی دختره:وایی چه کراشیه دو قلوعن عرررر
ی دختر دیگه:وایی میخوام داداششو میخوامممم
پسره تهیونگ:یکم اروم تر حرف بزنین بد نمیشه (یکم بلند گفتو و یه لبخند اینطوری زد🙂)
اون دوتا دختره:عرررر عررررر
پسر تهیونگ:خر شدن
دختر تهیونگ:اره جر(خنده)
رفتن سر کلاس معلم اومد....
ادامه دارههه...
۷.۸k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.