هدف از احکام قرآنی رسیدن به عدالت می باشد و رعایت تقوا یع
هدف از احکام قرآنی رسیدن به عدالت می باشد و رعایت تقوا یعنی احترام به روش برقراری تعادل فردی و اجتماعی.
در امور مالی با پرداخت زکات، مالیات از طرف ثروتمندان و دریافت آن از طرف طبقه متوسط و پایین به توازن می رسیم و این شریعت خداوند است. اگر در شهر های بزرگ درامد لازم برای زندگی سه میلیون محاسبه شده طبق قوانین خداوند کسری بودجه این افراد را دولت و هر مرکز انحصاری قدرت از قبیل شهرداری ها و یا شرکتهای مخابرات و... که تبدیل شده اند به قول های اقتصادی باید تامین کنند!
عدالت قرآن به پرداخت زکات یا مالیات از افراد ضعیف جامعه حکم نمی دهد و آنها را دریافت کننده می شناسد. در بیشتر کشورها بار دولت و ثروتمندان را عموم مردم پرداخت می کنند. فرض کنید درآمد شخصی در ماه یک میلیون است و هزینه های لازم زندگی دو میلیون! این فرد در طول ماه بیست درصد از اموالش را به اشکال مختلف مالیات می دهد و شرکتها یا نهاد های عظیم که عمده ثروت یک کشور را در اختیار دارند با درآمد میلیاردی حتی یک درصد هم مالیات نمی دهند! اسم حکومت ها مهم نیست بلکه رفتار آنها در برقراری توازن اهمیت دارد. هدف از قرآن و احکام الهی هم رسیدن به عدالت است هرچند مفسران قرآن به گونه ای آن را بخوانند که مسئولیتی را شامل حالشان نکند!
مثنی وثلاث ورباع...
دو یا سه یا نهایت چهار زن بگیرید...
این پیشنهاد قرآنی برای جوامع بشری برای رسیدن توازن بین زن و مرد گفته شده است.زنان بی سرپرست امکان ازدواج همانند دوران دوشیزگی را ندارند و این از عدالت خارج است که آنها مجرد بمانند. ببینیم پیامبر چگونه رفتاری داشته است و رفتار رهبران دینی چه قدر محمد گونه است...
پیامبر در طول زندگی با خدیجه س همسر دیگری نگرفت شاید به دلیل پایبندی و تعهد بر تک همسری بوده و بعد از فوت بانوی اسلام سایر همسران پیامبر از نداشتن تعهد بر یک همسری آگاه بوده اند. فرض کنید شما رهبر سیاسی و اجتماعی یک گروه هستید آیا بعد از فوت همسر به امور کشوری رسیدگی می کردید یا به دنبال ازدواج می رفتید؟ حتما رهبر باید به امور مملکت و پیروانش اهمیت بدهد تا در فکر خود بودن و ازدواج!
پیامبر با یارانش به جنگ می رفتند و در بازگشت عده ای شهید شده بودند یا در گذشته که طلاق نسخ شده بود حالا دینی ظهور می کند که به پیروانش اجازه جدایی می دهد.. برای اینکه پیروان پیامبر به او اقتدا کنند پیامبر مسئولیت زنان بی سرپرست جامعه را به عهده می گرفت و با آنها ازدواج می کرد. روشی که هر رهبر صالح دینی نسبت به بازماندگان جامعه دارد. منظور از رهبر الزاما فردی تحت این عنوان یا رئیس جمهور و مدیر کل نیست هرچند که شامل حال این افراد هم می شود ولی از یک واعظ دینی تا هر فرد مسلمان که الگو می باشد را شامل می شود.
نکته آیه..
اگر در زمان قول و قرار برای ازدواج مردی به زنی بگوید که می خواهد چند همسر بگیرد، زن می داند و با علم تصمیم می گیرد که ازدواج کند یا نه ولی اگر مرد به زنی گفت تو تنها عشق من هستی این خارج عدالت است که بعدا به دنبال زن دیگر برود. برای خانم ها این پیام وجود دارد که ممکن هست به هر دلیل مرد زندگی شان را از دست بدهند و کنار آمدن با چند همسری برای یک مرد بهتر از مجردی است.
در امور مالی با پرداخت زکات، مالیات از طرف ثروتمندان و دریافت آن از طرف طبقه متوسط و پایین به توازن می رسیم و این شریعت خداوند است. اگر در شهر های بزرگ درامد لازم برای زندگی سه میلیون محاسبه شده طبق قوانین خداوند کسری بودجه این افراد را دولت و هر مرکز انحصاری قدرت از قبیل شهرداری ها و یا شرکتهای مخابرات و... که تبدیل شده اند به قول های اقتصادی باید تامین کنند!
عدالت قرآن به پرداخت زکات یا مالیات از افراد ضعیف جامعه حکم نمی دهد و آنها را دریافت کننده می شناسد. در بیشتر کشورها بار دولت و ثروتمندان را عموم مردم پرداخت می کنند. فرض کنید درآمد شخصی در ماه یک میلیون است و هزینه های لازم زندگی دو میلیون! این فرد در طول ماه بیست درصد از اموالش را به اشکال مختلف مالیات می دهد و شرکتها یا نهاد های عظیم که عمده ثروت یک کشور را در اختیار دارند با درآمد میلیاردی حتی یک درصد هم مالیات نمی دهند! اسم حکومت ها مهم نیست بلکه رفتار آنها در برقراری توازن اهمیت دارد. هدف از قرآن و احکام الهی هم رسیدن به عدالت است هرچند مفسران قرآن به گونه ای آن را بخوانند که مسئولیتی را شامل حالشان نکند!
مثنی وثلاث ورباع...
دو یا سه یا نهایت چهار زن بگیرید...
این پیشنهاد قرآنی برای جوامع بشری برای رسیدن توازن بین زن و مرد گفته شده است.زنان بی سرپرست امکان ازدواج همانند دوران دوشیزگی را ندارند و این از عدالت خارج است که آنها مجرد بمانند. ببینیم پیامبر چگونه رفتاری داشته است و رفتار رهبران دینی چه قدر محمد گونه است...
پیامبر در طول زندگی با خدیجه س همسر دیگری نگرفت شاید به دلیل پایبندی و تعهد بر تک همسری بوده و بعد از فوت بانوی اسلام سایر همسران پیامبر از نداشتن تعهد بر یک همسری آگاه بوده اند. فرض کنید شما رهبر سیاسی و اجتماعی یک گروه هستید آیا بعد از فوت همسر به امور کشوری رسیدگی می کردید یا به دنبال ازدواج می رفتید؟ حتما رهبر باید به امور مملکت و پیروانش اهمیت بدهد تا در فکر خود بودن و ازدواج!
پیامبر با یارانش به جنگ می رفتند و در بازگشت عده ای شهید شده بودند یا در گذشته که طلاق نسخ شده بود حالا دینی ظهور می کند که به پیروانش اجازه جدایی می دهد.. برای اینکه پیروان پیامبر به او اقتدا کنند پیامبر مسئولیت زنان بی سرپرست جامعه را به عهده می گرفت و با آنها ازدواج می کرد. روشی که هر رهبر صالح دینی نسبت به بازماندگان جامعه دارد. منظور از رهبر الزاما فردی تحت این عنوان یا رئیس جمهور و مدیر کل نیست هرچند که شامل حال این افراد هم می شود ولی از یک واعظ دینی تا هر فرد مسلمان که الگو می باشد را شامل می شود.
نکته آیه..
اگر در زمان قول و قرار برای ازدواج مردی به زنی بگوید که می خواهد چند همسر بگیرد، زن می داند و با علم تصمیم می گیرد که ازدواج کند یا نه ولی اگر مرد به زنی گفت تو تنها عشق من هستی این خارج عدالت است که بعدا به دنبال زن دیگر برود. برای خانم ها این پیام وجود دارد که ممکن هست به هر دلیل مرد زندگی شان را از دست بدهند و کنار آمدن با چند همسری برای یک مرد بهتر از مجردی است.
۵.۵k
۱۵ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.