🎀💕• عشق لجباز •💕🎀
🎀💕• عشق لجباز •💕🎀
#part_1
#طاها
با شکیب و فریال ونازی و مبین توی یکی از پارتی های ک بچه ها گرفته بودن بودیم
شکیب: فریال عشقم بیا اینجا برقصیم
فریال:باشه
مبینم و داشت با نازی میرخصید و منم موندم تنها
شکیب : خب دیگه بچه ها خیلی دیر شده بیاید بریم
طاها: شما ها برین من خودم میام
شکیب : باش داداش مواظب خودت باش
بچه ها: باشه فعلا
یکم که گذشت حوصلم سر رفت پارتی هم خلوت شده بود داشتم میرفتم بیرون از پارتی که یهو چشمم به یه دختره افتاد
#رها
تنهایی تو پارتی بودم و مشروب خوردم داشتم میرقصیدم انگاری زیاد خوردع بودم یکم ک گذشت نفهمیدم چیشد چشمام بسته شد و دیگه چیزی نفهمیدم.
#طاها
داشتم ب همون دخترع نگاه میکردم ک احساس کردم دارع سرش گیج میره و یهو از حال رفت زود پریدم سمتش و بغلش کردمو بردمش بیمارستان.
ادامه دارد ... •📕❤•
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
#part_1
#طاها
با شکیب و فریال ونازی و مبین توی یکی از پارتی های ک بچه ها گرفته بودن بودیم
شکیب: فریال عشقم بیا اینجا برقصیم
فریال:باشه
مبینم و داشت با نازی میرخصید و منم موندم تنها
شکیب : خب دیگه بچه ها خیلی دیر شده بیاید بریم
طاها: شما ها برین من خودم میام
شکیب : باش داداش مواظب خودت باش
بچه ها: باشه فعلا
یکم که گذشت حوصلم سر رفت پارتی هم خلوت شده بود داشتم میرفتم بیرون از پارتی که یهو چشمم به یه دختره افتاد
#رها
تنهایی تو پارتی بودم و مشروب خوردم داشتم میرقصیدم انگاری زیاد خوردع بودم یکم ک گذشت نفهمیدم چیشد چشمام بسته شد و دیگه چیزی نفهمیدم.
#طاها
داشتم ب همون دخترع نگاه میکردم ک احساس کردم دارع سرش گیج میره و یهو از حال رفت زود پریدم سمتش و بغلش کردمو بردمش بیمارستان.
ادامه دارد ... •📕❤•
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
۲۴.۸k
۲۹ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.