فیک جیمین آب نبات شیرین من پارت 2
فیک جیمین آب نبات شیرین من پارت 2
پرش به آخر کلاس
ویو جیمین، کلاس تموم شد داشتم وسایلم و جمع میکردم که برم خونه فقط من و ات تو کلاس بودیم من و ات همزمان اومدیم بیرون داشتم میرفتم خونه ی خودم که دیدم اتم داره میاد گفتم شاید تا جایی با من راهش یکی هس تا رسیدم جلو آپارتمان که گفتم تو من و تعقیب میکنی
ات، چرا اونوقت باید تورو تعقیب کنم...... خونم اینجاست حاجی
جیمین، تو دلش...... یعنی ری. دم از این زایع تر دیگه خداااا حالا چیکار کنم پوففففف رفتیم و سوار آسانسور شدیم و طبقه ی 24 رو زدم از آسانسور پیاده شدم که دیدم ات رفت خونه ی بقلی
ات، پس تو همسایه ی جدیدمی حمزمان با باز کردن در خونه
جیمین، آ. آره
ات، رفتم تو خونه وایییی چقدر امروز خسته شدممم رفتم ی دوش گرفتم اومدم و گرفتم خوابیدم
جیمین، رفتم تو خونه چقد خسته شدماا رفتم ی دوش گرفتم و اومدم خوابیدم
پرش به ساعت 9 شب
ات، تورو خدا بزار برمممم
یانگ، چرا باید بزارم بری اول مادرت بعد تو دیگه داری میری رو مخم و بومممم
ات از خواب پرید(یاع یاع کمی کرم ریزی کردم😂) ههه هه هه نفس نفس زدن
ات، آیشششش این چه خواب کوفتی بود دیدم... ساعت چنده اصلا.. جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ... ساعت 9 شبعهههههه حالا چجوری بخوابممممممممم
جیمین، تو خواب نازم بودم که صدای جیغ اومد اههههههه زهلم ترکید کثافتتتتتت انگلللللل نکبتتتتتتتت عوضیییی آیشششش ساعت چنده... هوم 9 پاشدم رفتم تو آشپز خونه ی نودل خوردم و رفتم ی دوش گرفتم اومدم ی لباس پوشیدم و رفتم پشت بوم
ات، بعد اینکه جیغ زدنم تموم شد رفتم ی جاجانگ میون خوردم رفتم ی دوش گرفتن و ی لباس پوشیدن و رفتم پوشت بوم من اکثرا میرم پشت بوم هدفونم هم برداشتم با گوشیم بزن بریممم
رفتم سوار آسانسور شدم تا خواست در بسته شه ییک پاشو جلو در گذاشت.. چییی جیمینه کههههه اهههه بدون هیچ حرفی رفتیم طبقه ی آخر و از پله ها گذشتیم رفتیم پشت بوم یعنی هرجا من میرم باید این دنبالم باشهههه
جیمین، رفت لبه ی اونجایی که اگه بپره با آسوارت یکی میشه هدفونش رو گذاشت و با آهنگ شروع به خوندن کرد منم رفتم اون و تر نشستم داشتم کتاب می خوندم که....
بچه ها خوب دیگه شرط داریممم
کامنتا، 20
لایک ها، 25
چیز زیادی نیس پس برسونن شرطا هر موقع رسید پارت بعد و میزارم😊
پرش به آخر کلاس
ویو جیمین، کلاس تموم شد داشتم وسایلم و جمع میکردم که برم خونه فقط من و ات تو کلاس بودیم من و ات همزمان اومدیم بیرون داشتم میرفتم خونه ی خودم که دیدم اتم داره میاد گفتم شاید تا جایی با من راهش یکی هس تا رسیدم جلو آپارتمان که گفتم تو من و تعقیب میکنی
ات، چرا اونوقت باید تورو تعقیب کنم...... خونم اینجاست حاجی
جیمین، تو دلش...... یعنی ری. دم از این زایع تر دیگه خداااا حالا چیکار کنم پوففففف رفتیم و سوار آسانسور شدیم و طبقه ی 24 رو زدم از آسانسور پیاده شدم که دیدم ات رفت خونه ی بقلی
ات، پس تو همسایه ی جدیدمی حمزمان با باز کردن در خونه
جیمین، آ. آره
ات، رفتم تو خونه وایییی چقدر امروز خسته شدممم رفتم ی دوش گرفتم اومدم و گرفتم خوابیدم
جیمین، رفتم تو خونه چقد خسته شدماا رفتم ی دوش گرفتم و اومدم خوابیدم
پرش به ساعت 9 شب
ات، تورو خدا بزار برمممم
یانگ، چرا باید بزارم بری اول مادرت بعد تو دیگه داری میری رو مخم و بومممم
ات از خواب پرید(یاع یاع کمی کرم ریزی کردم😂) ههه هه هه نفس نفس زدن
ات، آیشششش این چه خواب کوفتی بود دیدم... ساعت چنده اصلا.. جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ... ساعت 9 شبعهههههه حالا چجوری بخوابممممممممم
جیمین، تو خواب نازم بودم که صدای جیغ اومد اههههههه زهلم ترکید کثافتتتتتت انگلللللل نکبتتتتتتتت عوضیییی آیشششش ساعت چنده... هوم 9 پاشدم رفتم تو آشپز خونه ی نودل خوردم و رفتم ی دوش گرفتم اومدم ی لباس پوشیدم و رفتم پشت بوم
ات، بعد اینکه جیغ زدنم تموم شد رفتم ی جاجانگ میون خوردم رفتم ی دوش گرفتن و ی لباس پوشیدن و رفتم پوشت بوم من اکثرا میرم پشت بوم هدفونم هم برداشتم با گوشیم بزن بریممم
رفتم سوار آسانسور شدم تا خواست در بسته شه ییک پاشو جلو در گذاشت.. چییی جیمینه کههههه اهههه بدون هیچ حرفی رفتیم طبقه ی آخر و از پله ها گذشتیم رفتیم پشت بوم یعنی هرجا من میرم باید این دنبالم باشهههه
جیمین، رفت لبه ی اونجایی که اگه بپره با آسوارت یکی میشه هدفونش رو گذاشت و با آهنگ شروع به خوندن کرد منم رفتم اون و تر نشستم داشتم کتاب می خوندم که....
بچه ها خوب دیگه شرط داریممم
کامنتا، 20
لایک ها، 25
چیز زیادی نیس پس برسونن شرطا هر موقع رسید پارت بعد و میزارم😊
۱۲.۸k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.