با من هم نشست و حرف زد که کارم درست نبود و باید به ...

با من هم نشست و حرف زد که کارم درست نبود و باید به حرفش گوش میکردم و توی

سن کم عاشق کسی نمیشدم و رل نمیزدم چون با اینکار فقط به خودم صدمه میزنم

*ویو حال

*ا.ت ویو

امروز با بابا رفتیم دفتر اسناد تا سند چند تا چیزو به نامم بزنه چون اینجور که بوش

میاد این زنیکه ناتنی میخواد همه چیرو به نام خودش بزنه و طلاق بگیره بخاطر همون

بابا هم میخواد به نام من بزنه تا اوت زن نتونه کاری بکنه

چند روز بعد
از بیرون برگشتم خونه که صدای داد و بیداد میومد یکم که رفتم جلوتر دیدم مامان

دست و پاهای بابارو بسته و داره با کمربند و تابه میزنتش یکم گوش دادم ببینم بحث سر چیه

زنه :گاله رو باز کن بگو چرا سند خونه رو به نام اون دختره مادر خراب زدی ها ؟یالا بگو؟

بابا :هییی یوکی(زنه) هیچی بهت نمیگم گنده تر از کونت میگوزی(الان کشفش کردم😐🤌🏻)

یوکی :ععع اینجوریه؟ یا خونه و ماشین و مغازت رو به نام من میزنی یا ....
دیدگاه ها (۲۳)

به سمتش رفتم و سرم که پایین بود رو بالا اوردم دستاش تو جیبش ...

و به سمت ترن هوایی رفتیم و بلیط گرفتیموقتی سوار ترن هوایی بو...

تک پارتی از جیهوپ

خون آشام من My vampire 🦇 part18ویو ات یهو درو زدن رفتم درو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط