داشتم در خیابان راه میرفتم

داشتم در خیابـان راه میرفتم
که یک ماشین
با صدای خیلی بلندِ ‌موزیک اش
مرا از کنارِ خیابان گرفت
و پرت کرد تووی خاطـرات
یادم آمد چقدر ندارمـت ...
به گمانم آن ماشیـن
عاشـق آزاری داشت !
راه می افتاد در خیابان ها
و دلتنگـی پخش میکرد
لعنتـی ...
دیدگاه ها (۸)

💑↔

چایت را کمی آرامتر بنوش.....

ساحل زیبای بندرانزلی

کافر اگر عاشق شودبی پرده مؤمن میشودچیزی شبیه معجزهبا عشق ممک...

کاش هنوز نه سالم بود . سرم روی زانوی مادربزرگ بود که داشت بر...

| ازتو تا ابدیت | فصل اول ~ بخش اول ~ چپتر اول

پارت20

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط