نشد یک لحظه از یادت جدا دل

نشد یک لحظه از یادت جدا دل،،

زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل،،

ز دستش یکدم آسایش ندارم،،

نمیدانم چه باید کرد با دل،،
دیدگاه ها (۱)

یک قفل زدم بر دل و پیمانه شکستم ساقی نظر انداخت به میخانه ن...

پشت دیوار همین #کوچــه به دارم بزنیدمن که رفتم بنشینید و ......

یک لحظه قَدَم شبیهِ آهو برداشت این شد که تمامِ پیکرم مو بردا...

چشمانت انقلابی پنهان دارد.اما صدایت کودتاستمانده ام دل را به...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

هوا با تو دلپذیر می شود

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط