مروارید آبی
Part ¹⁵
ویو لانا
بعد از رفتن اون خانمه با کمک مامانم لباس عروس و پوشیدم
دسته گلم کو؟
م/ ل چیشده دخترم دنبال چیزی میگردی؟
+ دسته گلم
م/ ل وقتی اومدی دستت نبود
+هوفف حتما دست کوک جامونده
م/ ل اشکال نداره بهش زنگ بزن که بیاره
+هوفف باشه
م/ ل من دیگه میرم پایین (لبخند)
+باشه مامان ممنونم
ویو لانا گوشیمو ورداشتم میخواستم بهش زنگ بزنم که منصرف شدم و بهش پیام دادم
+دسته گلم تو ماشینت جا مونده
_باش
+بیار
_ بیا پایین
+ تو بیا بالا
بعد از پیامم گوشیم تو دستم زنگ خورد
و وصلش کردم
+بله؟ (سرد)
_مگه نمیگم بیا پایین؟
+چرا باید بیام؟
_ عزیزم.... میخوام ببرمت تالار
+اعع راست میگی یادم نبود (خنده) الان میام
قطع کرد
_ وای چرا من اینو گرفتم اخهههه (خنده)
ویو کوک
امروز تو شرکت هلن و دیدم( اکس کوک)
علامت هلن☆
☆ چطوری ددی؟(لوس)
_ تورو دیدم حالم بد شد باز چی میخوای ازم؟(سرد)
☆ ددی اومدممم بهت سر بزنم دلم برات تنگ شده (لوس)
_اه اه دختره هرزه اینقدر به من نگو ددی یکبار دیگه بگی جوری با مشت میزنم تو دهنت که فکت خورد شهههههه (داد عصبی)
_نگهبانننننن (عربده)
☆ ددی نکن تروخدااا (اشک تمساح لوس)
_ میگم نگووووو ددی ج*ندههههه (داد)
_ نگهباننننن (عربده)
(علامت نگهبان √)
√ بله؟ (هول)
این ج*نده رو از اینجا ببر و دیگه اجازه نده بیاد داخل اگر بیاد از چشم تو میبینم
√ چشم
ویو کوک
از دست اون هلن هرزه عصبانی بودم که گوشیم زنگ خورد... لانا بود
خیلی باهاش بد صحبت کردم اونم تو روز عروسیش
بعد اینکه یونا زنگ زد و گفت کار لانا تموم شد اماده شدم و رفتم خونه
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.