پارت چهل هفت غریبه آشنا
#پارت_چهل_هفت #غریبه_آشنا
+چیزی شده
چانیول:بابا اینو ببریم سر استیج طرفدارهای ما میریزهههه چه وضعشههه آخه دختر انقد خوشگل یکم غیر طبیعیههه
بکهیون:خانومم اصلن غیر طبیعی نیست خیلی هم خوبه
بعدش بکهیون اومد نزدیکم بعلم کرد
بکهیون:خیلی خوشگل شدی هااا
+توهم خیلی خوشتیپپپ شدییی هاااا
سوهو:بچه ها سهون کجاست
دی او:الان اینجا بود
بکهیون یواش بهم گفت:تو باهاش حرف زدی
+اهوم حرف زدم...الان میرم دنبالش
کلی گشتم دنبالش دیدم جلو در ایستاده...
+اوپا چرا اینجایی همه دنبالت میگردن
-منتطر تانیام یونسو
+مگه بهش گفتی بیاد اینجا
-آره،به عنوان مهمان ویژه...ولی ئونسو میترسم سوهو هیونگ عصبانی بشه
+نه عصبانی نمیشه میگم دوست مونه دیگه خودم باهاش حرف میزنم نگران نباش
یهو در باز شد یه دختر لباسای پسرونه و یه کلاه رو سرش اومد داخل
سهون:وایییی ئونسو اومد
+اینهههه
سهون:آره دیگههه
سهون رفت و باهاش سلام کرد و آوردش پیش من
سهون:ئونسو جان اینم تانیا خانوم ک بهت گفتم،تانیا ایشون هم یونسو هستن مشاور و روانشناس گروه
ئونسو:خوشبختم عزیزم،خیلی دوست داشتم ببینمت
تانیا:منم همینطور
یونسو:سهون تو برو خیلی دیره الان اوپا سوهو میاد دوتامون رو میکشه
سهون:پس خودت هوای تانیا رو داشته باش،تانیا ببخشید من خیلی دیرم شده دونسونگم میبرتت اونجا ک باید بشینی
تانیا:باشه مرسی
یه چند قدم رفتم با سهون جلو تر
+این چرا انقدددد خششکهههه رو مخه
سهون:ئونسو خواهشن تحملش کن یکم بگذره خوب میشه
+باشه برو تو با این سلیقه ات
تانیا رو بردم اونجا ک خودمم باید مینشستم دوتا صندلی ویژه پشت صحنه نزدیک ترین جا به استیج،نشستیم اونجا تا منو صدا کنن ک برم داخل
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #exo_my_planet #Gharibeh_ashena
+چیزی شده
چانیول:بابا اینو ببریم سر استیج طرفدارهای ما میریزهههه چه وضعشههه آخه دختر انقد خوشگل یکم غیر طبیعیههه
بکهیون:خانومم اصلن غیر طبیعی نیست خیلی هم خوبه
بعدش بکهیون اومد نزدیکم بعلم کرد
بکهیون:خیلی خوشگل شدی هااا
+توهم خیلی خوشتیپپپ شدییی هاااا
سوهو:بچه ها سهون کجاست
دی او:الان اینجا بود
بکهیون یواش بهم گفت:تو باهاش حرف زدی
+اهوم حرف زدم...الان میرم دنبالش
کلی گشتم دنبالش دیدم جلو در ایستاده...
+اوپا چرا اینجایی همه دنبالت میگردن
-منتطر تانیام یونسو
+مگه بهش گفتی بیاد اینجا
-آره،به عنوان مهمان ویژه...ولی ئونسو میترسم سوهو هیونگ عصبانی بشه
+نه عصبانی نمیشه میگم دوست مونه دیگه خودم باهاش حرف میزنم نگران نباش
یهو در باز شد یه دختر لباسای پسرونه و یه کلاه رو سرش اومد داخل
سهون:وایییی ئونسو اومد
+اینهههه
سهون:آره دیگههه
سهون رفت و باهاش سلام کرد و آوردش پیش من
سهون:ئونسو جان اینم تانیا خانوم ک بهت گفتم،تانیا ایشون هم یونسو هستن مشاور و روانشناس گروه
ئونسو:خوشبختم عزیزم،خیلی دوست داشتم ببینمت
تانیا:منم همینطور
یونسو:سهون تو برو خیلی دیره الان اوپا سوهو میاد دوتامون رو میکشه
سهون:پس خودت هوای تانیا رو داشته باش،تانیا ببخشید من خیلی دیرم شده دونسونگم میبرتت اونجا ک باید بشینی
تانیا:باشه مرسی
یه چند قدم رفتم با سهون جلو تر
+این چرا انقدددد خششکهههه رو مخه
سهون:ئونسو خواهشن تحملش کن یکم بگذره خوب میشه
+باشه برو تو با این سلیقه ات
تانیا رو بردم اونجا ک خودمم باید مینشستم دوتا صندلی ویژه پشت صحنه نزدیک ترین جا به استیج،نشستیم اونجا تا منو صدا کنن ک برم داخل
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #exo_my_planet #Gharibeh_ashena
۱۰.۸k
۰۷ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.