بره بی نقص من پارت ۷
بره بی نقص من پارت ۷
ویو ا.ت
از رو پاش پا شدم و رفتم بیرون و بعد کوک پیاده شد و دستم رو گرفت رفتیم تو
(بعد ۳۰ مین )
ا.ت = کوک بریم اونجا؟
(به یه جای شلوغ اشاره میکنه)
کوک = باشه بیب
با کوک وارد اونجا میشیم
کوک خیلی محکم دستم رو گرفته و نمیتونم دستمو از دستش جدا کنم که صدای گوشیش میاد چون اون یکی دستش پر عه دستم و ول میکنه و گوشی بر میداره بعد چند مین غرق حرف زدن میشه و منم تو شلوغی جمعیت محو میشم و بعد چن مین خودمو تو کوچه بغل پاساژ پیدا میکنم
ویو کوک
داشتم با تلفن حرف میزدم اون ور خط تهیونگ بود و رسما غرق حرف زدن باهاش شدم بعد ۳۰ مین خط کرد و اومدم دست ا.ت رو بگیرم که دیدم نیست کل پاساژ رو گشتم اما نبود سریع رفتم سوار ماشین شدم و ماشین رو روشن کردم و با خودم گفتم( پس نقشه ات این بود دارم برات دعا کن پیدات نکن ا.ت) انقدر عصبی بودم که دستام میلرزید و با سرعت میرفتم یهو یادم اومد
ویو ا.ت
تو شهر قدم میزنم و به اطراف نگا میکنم همجا خیلی خوشگل عه دلم واسه شهر تنگ شده بود
شرایط
شرط نداره پارت بعدی رو زود میزارم فقط حمایت یادتون نره مرسیییی
ویو ا.ت
از رو پاش پا شدم و رفتم بیرون و بعد کوک پیاده شد و دستم رو گرفت رفتیم تو
(بعد ۳۰ مین )
ا.ت = کوک بریم اونجا؟
(به یه جای شلوغ اشاره میکنه)
کوک = باشه بیب
با کوک وارد اونجا میشیم
کوک خیلی محکم دستم رو گرفته و نمیتونم دستمو از دستش جدا کنم که صدای گوشیش میاد چون اون یکی دستش پر عه دستم و ول میکنه و گوشی بر میداره بعد چند مین غرق حرف زدن میشه و منم تو شلوغی جمعیت محو میشم و بعد چن مین خودمو تو کوچه بغل پاساژ پیدا میکنم
ویو کوک
داشتم با تلفن حرف میزدم اون ور خط تهیونگ بود و رسما غرق حرف زدن باهاش شدم بعد ۳۰ مین خط کرد و اومدم دست ا.ت رو بگیرم که دیدم نیست کل پاساژ رو گشتم اما نبود سریع رفتم سوار ماشین شدم و ماشین رو روشن کردم و با خودم گفتم( پس نقشه ات این بود دارم برات دعا کن پیدات نکن ا.ت) انقدر عصبی بودم که دستام میلرزید و با سرعت میرفتم یهو یادم اومد
ویو ا.ت
تو شهر قدم میزنم و به اطراف نگا میکنم همجا خیلی خوشگل عه دلم واسه شهر تنگ شده بود
شرایط
شرط نداره پارت بعدی رو زود میزارم فقط حمایت یادتون نره مرسیییی
۵.۶k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.