پارت

پارت ۱


ویو یوری:
گوشیم زنگ خورد که از خواب بیدار شدم دایون بود قط ش کردم چون میدونستم برا بیدار کردنم زنگ زده
بلند شدم رفتم دسشویی و کارای لازم رو انجام دادم و یه چیزی خوردم و از خونه زدم بیرون
رسیدم خدا رو شکر به موقع رسیده بودم
که دیدم رئیسم از اتاق کارش اومد بیرون(یوری تو کافه کار میکنه)
یوری:سلام رئیس
رئیس:یوری اخراجی
یوری:چی؟!
رئیس:همونی که شنیدی
(اینجا علامت یوری و رئیس؟)
:چرا؟؟
؟:چون خوب کار نمیکنی....اما به یه شرط اخراجت نمیکنم(خنده شیطانی)
:چ..چه شرطی؟
اروم میاد کنار گوش یور و میگه
؟:ره شرط اینکه با من بخ*وابی
یوری شکه میشه چند قدم میره عقب و بعد سریع فرار میکنه
میره داخل یه پارک میشینه
بعد یک ساعت حرف زدن با خودش میره دنبال یه کار دیگه بگرده
طرفای ۱۱:۴۵ دیقه شب بود که دیگه خیته میشه میره خونه
که جلو در صحاب خونه رو میبینه
(علامت یوری صحاب خونه^)
:سلام....چیزی شده این وقت شب اومدین اینجا
^:دختره هر*زه چند ماهه اجاره ندادی کل پول پیش رو بهم بدی هنوز یه اجاره باقی میمونه
پول پیش رو بهت نمیدم الانم وسایلت رو جم میکنی گم میشی میری
:اما...
^:خفه شووو
یوری رفت داخل و وسایلش رو جمع کرد و فقط یه تیشرت و لباسای تنش بود و یه قاب عکس(عکس لباسای تنشو گذاشتم)
و بعد رفت و توی پارک نشست
همین طور نشسته بود روی صندلی که با صدای کسی از جا میپره
؟:الان از کجا بیارم
چجوریی اخههه
بعد به یوری نگاه میکنه و کنارش میشینه
؟:باشه جورش میکنم....فعلا
با گوشیش یه پیام میفرسته و
بعد به یوری نگاه میکنه
؟:هی دختر خطرناکه این وقت شب تو پارک باشی اسمت چیه
:ی..یوری هستم
؟:اوه جوونم و خوشگلی
که یهو سیاهی.....
خب پارت بعد زود میزارم
حمایتتتتت
دیدگاه ها (۱۳)

تو نمیدونی>>

پارت ۲ویو یوریکم کم چشامو باز کردم داخل یه اتاق بودم روی یه ...

<<<

معرفیاسم فیک:کی عاشق هم شدیم؟!کاپل:یوری،جونگ کوک(یوری در واق...

تهیونگ: پس بخواب ات: باشه میرسین به خونه و تهیونگ ماشین رو پ...

من عاشق شدمپارت (25)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(ته ها دراز میکشه تو رخته خوابش...

من عاشق شدمپارت(22)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(5ماه بعد)(ته ها از خواب بیدار م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط