p3

³
دیدم یه دختری وارد رینگ شد.
هع یه دختر(پوزخند)
داشت دستکششو تنظیم میکرد.
همینجور که زل زده بودم بهش یهو نگام کرد.
پاهای ورزیده خوبی داشت.
هیکلش خدا بود.
فیسی سرد اما جذاب داشت.
ویو ات
وقتی وارد زمین شدم نگاهای خیره یکیو رو خودم حس میکردم.
وقتی دستکشامو تنظیم کردم سرمو بالا آوردم.
دیدم یه شخص با چشای خمار و فیسی سرد زول زده بود بهم‌.
با صدای استاد از افکاراتم درومدم.
استاد: خب ات جان ایشون حریف شماست و سرسخت ترین رقیبت.
استاد:همچنین شما(اشاره به فرد ناشناس)
استاد:هردوتون از قدیمی ترین ورزشکارای منید.
ات:درسته.(خیلی جدی و سرد)
ناشناس:بله استاد.(سرد و جدی
استاد: ببینم چکار میکنید یوزپلنگا.
استاد از زمین خارج شد و اون دوتا رو مشاهده میکرد.
ناشناس:بیا مسابقه ندیم خودت با پاهای خودت بری بیرون(پوزخند)
ات:بشین تا برم.(جدی و سرد)
ناشناس:چقد شجاع(پوزخند سرد)
ات:(با اون چشمای وحشیش نگاه پسر میکرد)
ناشناس:(پوزخند)
داور بردشون نزدیک هم و شروع.
۳۵ دقیقه از بازی رفته بود و هردو صفر بودن. افتاده بودن به نفس نفس. یکی از یکی سرسخت تر.
دقایق آخر بازی بود که ات بازیو به نفع خودش تموم کرد.
استاد:(بلند تشویقشون کرد)
ات:(نفس نفس میزد)
استاد:دمتون گرم مخصوصا ات.افرین دخترم خیلی قوی تر از قبل شدی.(لبخند)
ات:لطف دارین استاد(نفس نفس)
استاد:توعم خسته نباشی پسر خیلی خوب بازی کردی.
ناشناس:مرسی(نفس نفس)
استاد:حالا برید لباساتونو عوض کنید مهمون من بریم شام بخوریم.
ات:مرسی استاد ولی ما امشب مهمون داریم.
ناشناس:استاد منم نیستم.
استاد:ای بابا
ات:بندازید فردا شب.
استاد:آره فکر خوبیه.پس فردا شب میبینمتون.
ناشناس: حله.فعلا.
ات:خدافظ همگی.
استاد:خدانگهدارتون (با لبخند به رفتنشون خیره شده بود)
ویو ناشناس
لعنتی باختم
خیلی قوی تر از اون چیزی بود که فکر میکردم.
موقعی که عرق کرده بود فیسش خیلی جذاب تر شده بود.
ویو رسیدن به خونه
رفتم بالا دوشی گرفتم اومدم یچیزی خوردم زنگ زدم مامانم.
ناشناس:سلام مامان‌‌‌.
مامان ناشناس:سلام عزیزم خوبی پسرم.
ناشناس: مرسی خودت خوبی.
مامان ناشناس: فداتشم عزیزم.
مامان ناشناس: میخواستم بهت زنگ بزنم بگم امشب بیای اینجا.
ناشناس: باشه مامان.
ناشناس: کاری نداری؟
مامان ناشناس: نه عزیزم زود بیا.
ناشناس: باشه خدافظ.
مامان ناشناس: خدافظ عزیزم.
دیدگاه ها (۱۵)

p2

p1

نام فیک:عشق مخفیPart: 7ویو جیمین*جی. گفتم که برام کار پیش او...

پارت ۱. استاد سخت گیر من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط