ته و لاریس رفتن که کوک اومد سمتم

ته و لاریس رفتن که کوک اومد سمتم
_نظرت چیه اون لبرو رد کنی بیاد
+نظرم منفیه
_دلم برای لبات تنگ شده بیبی
لباش گذاشت روی لبام و وحشیانه گاز میگرفت منم همراهیش میکردم
_حالا چی نظرت راجب ازدواجمون چیه
+باید بیای منو از پدر مادرم خاستگاری کنی
_این الان بله بود؟
+خودت چی فکر میکنی
_وای ا.تتت من من عاشقتممم
+وایسا اینهمه تند نرووو اومدی حالا مامان بابام منو به تو ندادن
_میدن نترس
+باش
_قول میدم زمانی که بیام خاستگارییت شهرو به اتیش بکشم
+نمیخواد برام شهرو به اتیش بکشی
_باش
دوباره بوسه ی گرمی روی لبام زد و رفت روی تخت دراز کشید که لاریس و ته هم رسیدن
&ما اومدیممم داشتین چیکار میکردین هااا؟
+کارای خوببب
_خوش اومدیننن
ته:له شدممم بیا بگیر اینو.
+نمیری ی وقت
&اقا فیلم ببینیم؟
_اره
ته:فیلم چی؟
+اشتباه من
&کدوم همون که پسره عاشق خواهر ناتنیش میشه؟
+ارههه
&منم فقط تعریفش رو شنیدم وگرنه نگاه نکردم
_خب یکی نیس به من بگه مجبور بودی اتاق مشترکت بگیرییی
+هیسسس
&خب بیا فیلم رو گذاشتم
ته:بیاین شراباتون
همینطور روی تخت دراز کشیده بودیم که جای صحنه دار فیلم رسید کوک هم داشت منو خمار نگاه میکرد
&بهتر نیس بزنیم جلو
ته:نهه تازه داشتیم به جاهای قشنگ فیلم میرسیدیم هااا
بعد از فیلم
ته و لاریس خوابیدن منم رفتم تلویزیون رو خاموش کردمو کنار کوک دراز کشیده که کوک تیشرتش رو در اورد
+چیکار میکنی؟
_هیچی
+من میرم لباس خوابم رو بپوشم[همون قبلیه لباس خوابت]
رفتم لباس خوابمو پوشیدم و اومدم کنار کوک
_ا.ت
+هوممم
_بیا تو بغلم
رفتم توی بغلش دراز کشیدم تا خواب رفتم
&بیدارشینننن یااااا(داد)
+گوسالهههه چرا داد میزنی
&خفههه شووو بیدار شووو
_لاریس به خدا به ته میگم پارت کنهههه گمشووو
&که اینطور نه
یه پارچ اب رومون خالی کردد
+تا سه میشمورم فرار کن
+۱   ۲    ۳.داد
از تخت بلند شدمو دنبال لاریس میدوویدم
&گوه خوردمم
+افرین
رفتم توی دستشویی و لباسام رو عوض کردم[اسلاید دوم]
_ا.ت اماده ای؟
+کجا میریم؟
ته:میریم خرید
+اره

________
بپه ها نتم داره به گا میره نت شبانه دارم شاید فعالیتم بیشتر شد