عشق آغشته به خون

"عشق آغشته به خون "
P⁶
♡_*
____
چه ترسناک‌تر از این بود که تو با قاتلت و اون با قاتلش تو یه مسیر باشی..
قدمِ جلوتر ازش راه افتاده بودم اگه به دل خودم بود هیچوقت حتی نگاش نمی‌کردم اما دستور شاه همین بود..
کنار در اتاق که بقیه واسه آیماه آماده کرده بودن ایستادم..
آیماه:اینه اتاقم..
جین‌آئه:آره
آیماه:چرا خودمونی حرف میزنی..از احترام چیزی نمیدونی!
جین‌آئه:رفتار من انعکاس رفتار خودته..احترام نذاری احترام نمی‌ذارم.
آیماه:خدمتکارِ به گستاخی تو ندیده بودم..
جین‌آئه:من شاهزاده به لوسِ تو.
آیماه:درو باز کن
جین‌آئه:مگه خدمتکار شخصی توعم!!
آیماه:دستور شاه همينه..میخوای سرپیچی کنی؟
جین‌آئه:فقط واسه شاه..
دستگیره رو..رو به پایین فشار دادم و بعدی از باز شدن در خواستم کنار برم.. که آیماه از پشت هلم داد..
وارد اتاق شد و درو پشت سرش بست..قدم به قدم جلو میومد و منم از اینکه یه فاز دیگه به خود گرفته بود عقب رفتم تا به دیوار اتاق برخورد کرد..دستش رو دو طرفم گذاشتم و با لبخند شیطونی که به لب داشت لب زد
آیماه:ازت خوشم نمیاد..ازت میخوام از اینجا گم شی..اینجا به یه دختر یتیم نیاز نداره
جین‌آئه:اشکال نداره حس‌مون متقابله،اینو تو تصمیم نمی‌گیری من بمونم یا برم.
آیماه:میدونم واسه چی تو قصر موندی
جین‌آئه:چی؟
آیماه:شاهزاده تهیونگ..اما از الان بهت بگم..اون مال منه..و قرار نیس هیچوقت با تو باشه..این حس که نسبت به شاهزاده داری رو تموم کن..چون اون اصلا تورو یادش رفته
جین‌آئه:حس من نسبت به شاهزاده فقط حس دوستیه چون ما تو بچه‌گی باهم بزرگ شدیم..این مغز و افکار کثیف توئه که همه رو مث خود فکر میکنی..بهت بگم..تو کسی نیستی که بخوای تو زندگی من واسه خودم تصمیم بگیری
آیماه:اما حس شاهزاده نسبت به تو حس دوستی نبود..همیشه راجع به تو حرف‌ میزد..و یادآوری این واسم عذاب‌آوره..اینو تو مغزت فرو کن..شاهزاده مال منه.
جین‌آئه:اولا بگم..از حس شاهزاده هیچی نمیدونم..و دوما..اگه اینجوری پیش بره..کاری می‌کنم که هیچوقت نتونی شاهزاده رو داشته باشی..پس به دست خودته.
این‌بار من قدم به قدم جلو رفتم که اون مجبور شد بره عقب..با برخوردش به دیوار..دستم رو بلند کردم که فکر کرد میخوام بزنمش از ترس چشماشرو بست..منم دستم رو روی موهاش کشیدم..
جین‌آئه:میخوای شاهزاده مال تو باشه..اما بدون سرراهت موانع زیادی هست..که یکیشون منم..قبل این نمی‌خواستم اما الان با هم تو رقابتیم..ببينم واسه به دست آوردن شاهزاده چیکار میکنی و تو هم ببين من چیکار میکنم.
آبروم رو بالا انداختم و به سمت در قدم برداشتم
آیماه:قرار نیس شاهزاده رو به دست بیاری...حتی اگه شاهزاده عاشقت بشه..بازم فاصله طبقاتی نمیزاره شما بهم برسین..من آیماه شاهزاده دورگه بریتانیایی و کره‌ای بهت قول میدم..زندگیت رو سیاه کنم و بهت بفهمونم که هیچوقت نمیتونی مث ما بشی.
جین‌آئه:منم جین‌آئه دختر یتیم بی‌کس بهت قول میدم..معنی زندگی رو بهت بفهمونم..تا بفهمی پول و قدرت زندگی رو بهتر نمی‌کنه
حرفم رو تموم کردم و اتاق رو ترک کردم..



غلط املایی بود معذرت 💫♥️
نظرتوننننن؟
حمایت 🤌🤌
اسلاید دو سالن غذا خوری قصر
اسلاید سه اتاق آیماه
دیدگاه ها (۲۹)

"عشق آغشته به خون "P⁷€_€_____صدا کوبیدن پاش رو روی زمین حس‌ ...

"عشق آغشته به خون "P⁸¥_¥______می‌تونستم درست تو چشماش ببينم ...

"عشق آغشته به خون "P⁵+_+_____کالسکه ملکه بیرون قصر تو حیاط پ...

"عشق آغشته به خون "P⁴+_+____هشت سال بعد____آخرین بشقاب رو رو...

ای کسی که این پیام رو می خونی؛ نمی دونم کجایی؛ نمی دونم چکار...

ای کسی که این پیام رو می خونی؛ نمی دونم کجایی؛ نمی دونم چکار...

#شب_خاص Part 27. تو همین فکرها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط