گفت: این روزها کمی افسرده به نظر می رسی!
گفت: این روزها کمی افسرده به نظر می رسی!
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نیمه شب ها زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام.
گفتم: چطور تونستی این کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد. ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفیدکننده می اندازم، کشوهای میزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد اتو می کشم. آن قدر این کار را می کنم تا خسته شوم، بعد چیزی می نوشم و می خوابم. صبح بیدار می شوم و وقتی جوراب هایم را می پوشم، حتی یادم نمی آید شب قبل به چه فکر می کردم!
بار دیگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل همیشه، تمیز و مرتب بود.
گفت: آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چیزی فکر می کنند. همه ما اینطور هستیم. برای همین، هر کدام مان باید شیوه مبارزه خود را با آن پیدا کنیم.
#کجا_ممکن_است_پیدایش_کنم؟
#هاروکی_موراکامی
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نیمه شب ها زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام.
گفتم: چطور تونستی این کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد. ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفیدکننده می اندازم، کشوهای میزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد اتو می کشم. آن قدر این کار را می کنم تا خسته شوم، بعد چیزی می نوشم و می خوابم. صبح بیدار می شوم و وقتی جوراب هایم را می پوشم، حتی یادم نمی آید شب قبل به چه فکر می کردم!
بار دیگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل همیشه، تمیز و مرتب بود.
گفت: آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چیزی فکر می کنند. همه ما اینطور هستیم. برای همین، هر کدام مان باید شیوه مبارزه خود را با آن پیدا کنیم.
#کجا_ممکن_است_پیدایش_کنم؟
#هاروکی_موراکامی
۳.۱k
۲۶ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.