پارت دهم ~~ قسمت اول
پارت دهم _____~~_____قسمت اول
*وی : ولی نمی تونستم ببینم که جیمین کوکی رو بغل کنه ...برگشتم سمت کوکی جین داشت باهاش حرف میزد ....
جیمین : هی حواست کجاست
وی : همین جا ...اوه شوگا رو
شوگا : سلام از دیدنت خوشحال شدم تیهونگ
وی : منم همین طور
*وی: همراه اون دوتا رفتیم به سمت کوکی نمیدونستم چیکار کنم که جیمین کوکی رو بغل نکنه ..یکم کلافه شدم و چون میدونستم کاری ازم بر نمیاد سعی کردم نگاه نکنم .... که شنیدم ...
کوکی: سلام جیمین ...اوه نه بغل نه دیگه بدنم درد گرفت انقدر بغلم کردید ...
جیمین : باش بغل نه حالا خوبی ؟
کوکی : خوبم
*وی : بهش نگاه کردم اون چقدر خوبه از کجا فهمید که من خوشم نمیاد .....
جین : وایسا ببینم کوکی این جای مارک کیه رو گردنت ؟؟
کوکی : چی ... هیچی ج....ای مارک نیست که تو بیمارستان خورد به گوشه تخت
جین : راستش رو بخوای بهونه خوبی نبود
وی : ولش کنید دیگه اصلا به شما ها چه
جین : تیهونگ سرت به جایی خورده ؟
وی : چطور ؟
نامجون : اخه تو هیچ وقت طرف کوکی نبودی
وی : اون موقع اسکل بودم ... از این به بعد کسی حق نداره به کوکی نزدیک بشه
جیهوپ : نکنه این مارک ها روی گردنش هم کار تو باشه ؟؟
کوکی : بچه ها میشه بس کنید یادتون رفته امشب قراره مدیر عامل بیاد شما ها هم هیچ کاری نکردید
نامجون: راست میگه جیهوپ بسا برو گل هارو از پایین بگیر بیار .... جین تو هم برو به کیک ها برس ..... جیمین کارت دعوت ها ... شوگا تو هم برو لیوان هارو بیار
شوگا : ب من چه من خوابم میاد
نامجون : شووووگا !!!
شوگا : خیلی خوب باشه
نامجون : شما دوتا هم برید یکم استراحت کنید بعدش باید برید آرایشگاه به خودتون برسید ...نه صبر کن جونگ کوک تو لطفا برو بنر هارو از این آدرس بگیر بیار ..... تیهونگ تو هم برو به جیمین کمک کن الان گند میزنه به کارت ها
وی : قرار بود استراحت کنیم مثلا
نامجون : الان وقت نیست بعدا استراحت میکنید :)
وی : خب جیمین کجاست ؟
نامجون : تو سالن طبقه بالا.......واااای خدا چقدر کار دارم :`(
*وی : از کوکی خدافسی کردم و رفتم طبقه بالا
وی : وای اینجا چقدر لیزه
جیمین : هی تو این جا چیکار میکنی؟
وی : نامجون گفت بیام کمکت
جیمین : باش فقط مراقب باش نیوفتی اینجا رو تازه شستن
وی : باشه باید چیکار کنم ؟
جیمین: لیست مهمون ها اینجاست من تا اینجا نوشتم بقیش رو تو کارت ها بنویس
وی : باش
جیمین : راستی تو دوست نداری یه بوس کوچولو بدم بهت
وی : نخیر ... بدون داری با کی حرف میزنی... سرت تو کار خودت باشه
جیمین : خیلی خوب چرا میخوای بزنی -_-
ادامه دارد.........
نظر یادتون نره .....
*وی : ولی نمی تونستم ببینم که جیمین کوکی رو بغل کنه ...برگشتم سمت کوکی جین داشت باهاش حرف میزد ....
جیمین : هی حواست کجاست
وی : همین جا ...اوه شوگا رو
شوگا : سلام از دیدنت خوشحال شدم تیهونگ
وی : منم همین طور
*وی: همراه اون دوتا رفتیم به سمت کوکی نمیدونستم چیکار کنم که جیمین کوکی رو بغل نکنه ..یکم کلافه شدم و چون میدونستم کاری ازم بر نمیاد سعی کردم نگاه نکنم .... که شنیدم ...
کوکی: سلام جیمین ...اوه نه بغل نه دیگه بدنم درد گرفت انقدر بغلم کردید ...
جیمین : باش بغل نه حالا خوبی ؟
کوکی : خوبم
*وی : بهش نگاه کردم اون چقدر خوبه از کجا فهمید که من خوشم نمیاد .....
جین : وایسا ببینم کوکی این جای مارک کیه رو گردنت ؟؟
کوکی : چی ... هیچی ج....ای مارک نیست که تو بیمارستان خورد به گوشه تخت
جین : راستش رو بخوای بهونه خوبی نبود
وی : ولش کنید دیگه اصلا به شما ها چه
جین : تیهونگ سرت به جایی خورده ؟
وی : چطور ؟
نامجون : اخه تو هیچ وقت طرف کوکی نبودی
وی : اون موقع اسکل بودم ... از این به بعد کسی حق نداره به کوکی نزدیک بشه
جیهوپ : نکنه این مارک ها روی گردنش هم کار تو باشه ؟؟
کوکی : بچه ها میشه بس کنید یادتون رفته امشب قراره مدیر عامل بیاد شما ها هم هیچ کاری نکردید
نامجون: راست میگه جیهوپ بسا برو گل هارو از پایین بگیر بیار .... جین تو هم برو به کیک ها برس ..... جیمین کارت دعوت ها ... شوگا تو هم برو لیوان هارو بیار
شوگا : ب من چه من خوابم میاد
نامجون : شووووگا !!!
شوگا : خیلی خوب باشه
نامجون : شما دوتا هم برید یکم استراحت کنید بعدش باید برید آرایشگاه به خودتون برسید ...نه صبر کن جونگ کوک تو لطفا برو بنر هارو از این آدرس بگیر بیار ..... تیهونگ تو هم برو به جیمین کمک کن الان گند میزنه به کارت ها
وی : قرار بود استراحت کنیم مثلا
نامجون : الان وقت نیست بعدا استراحت میکنید :)
وی : خب جیمین کجاست ؟
نامجون : تو سالن طبقه بالا.......واااای خدا چقدر کار دارم :`(
*وی : از کوکی خدافسی کردم و رفتم طبقه بالا
وی : وای اینجا چقدر لیزه
جیمین : هی تو این جا چیکار میکنی؟
وی : نامجون گفت بیام کمکت
جیمین : باش فقط مراقب باش نیوفتی اینجا رو تازه شستن
وی : باشه باید چیکار کنم ؟
جیمین: لیست مهمون ها اینجاست من تا اینجا نوشتم بقیش رو تو کارت ها بنویس
وی : باش
جیمین : راستی تو دوست نداری یه بوس کوچولو بدم بهت
وی : نخیر ... بدون داری با کی حرف میزنی... سرت تو کار خودت باشه
جیمین : خیلی خوب چرا میخوای بزنی -_-
ادامه دارد.........
نظر یادتون نره .....
۱۴۶.۴k
۱۸ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.