My charming bully

My charming bully
Part14
اقای لی: هیسسس برو بچه جان عه
@عاممم متشکرم(تعظیم)

جیمین ویو
روی شن نشسته بودیم که یهو هانا اومد با اون کای میمون
هانا یه خرگوش که قلادش دستش بود رو بغل کرد و خرگوش رو پاش نشت که دیدم هانا داره با خنده به کایی که پیش مدیر بود نگاه میکرد رفتم تو رختکن و لباسمو عوض کردم
(بچه ها اون لباسه تو ران بی تی اس بود یه بولیز سفید که روش یه لباس جیگری رنگ پوشیده بود)
و پریدم تو آب جین با یه شرتک تو پاش و با بالا تنه لخت (جوننن)
اومد تو آب و بعد منو جین رفتیم سمت یونگی
یونگی با یه لباس نخی و یه شرتک رو گرفتیم و یونگی هی تکون میخورد و هی تکون میخورد
ماهم برای اینکه شونه شوگا درد نگیره آروم گزاشتیم تو آب و بعد الفرار
منو جین داشتیم مدوئیدیم و شوگایی که مثل یه پیشی خیس شده بود داشت دنبالمون میکرد و بقیه بچه ها داشتن بهمون میخندیدن
بعد 15 مین هر سه تامون خشسته شدیم و یه جا نشستیم
^یا نگا.. خیلی شانس اوردین هر دوتون
#یاع یاع یاع
_نظرتون چیه بریم رستوران کنار ساحل
همه: بریم
رفتیم تو رستوران که دیدم هانا خانوم با کای و اون خرگوش نشستن و دارن حرف میزنن
ما هم رفتیم رو یه میز 6 نفره که دقیقاً بغل میزشون بود نشستیم من کنار شوگا نشستم
^یا جیمین به نظرم بهتره سر غذا اذیتم نکنی
_چشممم ولی خدایی جین شانسو دیدی چطوری لباسمون خیس نشد؟
#i dont know
$اونطوری که شما میدوئیدین فکر نکنم اون آب بدبخت تونسته باشه بهتون حتی یه کوچولو هم بپاشه
_اون لحظه احساس کردم که باید با تمام سرعت بدوئم و گرنه شوگا هیونگ سر رو کلم نمیزاشت (خنده فرشته ایییی)
یه دختر: واییی مینا اون پسره رو نکاه چقدر کراشه
رفیقش: آره خیلییییی
خندم گرفت نیومده دو نفر روم کراش زدن
اعضا هم متوجه شدن و خندشون گرفت
که هیونگ ادامه داد
^درست فکر کردی البته الان هن دیر نییت واسه کندنش هوم؟
_نه نه ممنون از فیس و کلم خوشم میاد
همینطوری با بچه ها حرف میزدیم و سفارش دادیم که صدای هانا رو که داشت با کای حرف میزد شنیدم
+اوممم.. کای
@بلی
+یه سوال.... به نظرت موهامو پسرونه بزنم؟
پسرونه آخه هوففف حالا به کای چه ربطی داشت میومدی از خودم میپرسیدی
@اوممم راستش تو هر جور باشی قشنگ و باحالی
+ممنون
@خواهش...چرا انقدر افسرده و سردی.. البته اگه مشکلی نداره؟
+من مادر و پدرمو تو 7 سالگی از دست دادم و از قیافشون چیزی یادم نمیاد
من خانواده یا فامیلی نداشتم از بچگی یاد گرفتم رو پای خودم وایسم بچه که بودم زمانی که به مدرسه رفتم همه بهم میگفتن تو خیلی مسخره ای بی خانواده ای لیافت نداری اینجا باشی جای بچه های بی خانمان و بی پدر و مادر اینجا نیست واسم قلدری میکردن
حتی تو دوران راهنمایی و دبیرستان هن همینطوری بودم و تصمیم گرفتم به هیچ کس...
ادامه شب
دیدگاه ها (۲)

My charming bully Part 15+و تصمیم گرفتم در رابطه با این موضو...

My charming bully Part16 @آره..خب...نظرت+نظر خاصی ندارم.. @ی...

My charming bully part13 هانا ویو داشتیم قدم میزدیم که یهو ص...

*↻ 𝔼ℕ𝔻**𝐘𝐨𝐨𝐧𝐠𝐢 🐱 《𝟜》  چهار روز مونده یوهوووووووووو🥲🥹🇰🇷🇰🇷😭...

چند پارتی 🤍🖤جین هه : دختری ساکت و آروم و سرد که توی مدرسه هس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط