🖤مافیای من🖤

امروز مشتری هام یکم زیاد بود.
۸ نفر مشتری، خوبه! ساعت ۱۱ شب بود از مغازه خارج شدم و درارو قفل کردم.
ا/ت: چقد خلوته چخبره؟
بعد ده دیقه به خونه رسیدم و درو باز کردم اومدم داخل. خسته بودم ولی باید یه دوشی میگرفتم. یه دوش نیم ساعت گرفتم و از حموم اومدم بیرون لباسامو پوشیدم و موهامم سشوار کردم. حالا دیگه خستگیم دررفته بود. رفتم آشپزخونه و واسه خودم پفیلا درست کردم. اومدم رو مبلای دسته دومم نشستم و تلوزیون رو روشن کردم چن تا برنامه رو عوض کردم که مزخرف بودن برنامه پنجمو کع رد کردم برگشتم چهارمیو دیدم. اخبار بود(چرا یاد اخبارای خودمون افتادمممم:/)
خبر:... یک مرد به اسم پارک جیمین امروز ۲۳ تا زن با ۳۴ تا مرد را کشته است(وا چه حرفا:/) از شما مردم عزیز خواهشمندیم که شب ها ساعت ۱۰ در خانه باشید مخصوصا خانوم ها پارک جیمین که ۲۹ ساله است بزرگترین باند مافیاست و خیلی سابقه داشته است. او چند تا همدست به اسم های....
برنامه رو عوض کردم و یع ترس کوچیک تو دلم بود.
ا/ت: آخجوننننننننننننننننن پدینگتونننننن*ذوق:>
ساعت ۳ شب خوابیدم و تا اونموقع نشستم فیلم دیدم.
*صبح
با آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم ولی خیلی خوابم میومد رفتم دستشویی یه آبی به سر و صورتم زدم.
اومدم آماده شدم.
یه قهوه واسه خودم درست کردم خوردم. یه ذره خواب از سرم پرید. کفاشامو پام کردم و از خونه اومدم بیرون
*به سمت مغازه
اسم مغازه بوکلند بود.
یاد اخبار دیشب افتادم و ترسیدم
ا/ت: چیزی نیس بابا از چی میترسی؟:/
*یه ساعت بعد
یه مرد خوشتیپ جذاب اومد تو

+سلام
ا/ت: سلام خیلی خوش اومدین
+یه کتاب به اسم بادام دارید؟
ا/ت: بله اونجا(با اشاره)
+قیمت؟
ا/ت: ۲۵۰ ت
+کارت خدمت شما ممنون
ا/ت: عا قابلتونو نداره.... ببخشید؟
+بله؟
ا/ت: میشه یه سوال ازتون بپرسم؟
+آره حتما
ا/ت: اسمتون چیع؟
(+شوک شد)
+عامممم.... کیم نامجون..
ا/ت: عاو خوشبختم
+ممنون... خب من باید برم
ا/ت: بازم تشریف بیارید
+باشه حتما
ا/ت: روز خوبی داشته باشید... خدافظ
+خدافظ




_______
ادامه دارد... ✨🎀
دیدگاه ها (۲)

🖤مافیای من🖤

هوممم جالبه

🖤مافیای من🖤

🖤مافیای من🖤

🖤مافیای من🖤

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط